داود زمانی - دانشجوی دکتری دانشکده حقوق، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران، وکیل پایه یک دادگستری

در این مقاله این سوال مطرح شد که آیا ممکن است مکانی برای احساسات در سیاست کیفری وجود داشته باشد و اگر چنین است، کدام احساسات هستند برای تاثیرگذاری بر سیاست حقوق جزا با توجه به تحقیقات موجود و اینکه تا چه اندازه احساسات می توانند از نظر قانونی قابل قبول باشند، قابل قبول تر است. از دیدگاه اجتماعی، ترکیب احساسات در مطالعه سیاستگذاری قانون مجازات از لحاظ درک تایر آنها و تایید نقش و تاثیر آنها در جرم انگاری بسیار مهم است. این امر مشروعیت دموکراتیک، راهنمایی قانونگذار در مورد غلظ بودن ادراک برخی رفتارهای نامطلوب اجتماعی و نیز شناخت تعصبات احتمالی قانونگذار به دلیل واکنش عاطفی خودشان به یک رویداد خاص مهم است.

احساسات، سیاست کیفری، قانون مجازات