غلامرضا ملک زاده - دانشیار گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد؛
مهسا جاودان مهر - دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی مشهد؛

امروزه در دنیای کسب و کار، رقابت سازمانها بسیار دشوار شده است. بقای سازمانها هر روز با تهدید جدیدی مواجه شده به گونه ای که آنها را به چالش وا می دارد. در این میان تقویت زمینه حمایت سازمانی که موجب ایجاد ظرفیت همترازی و سازگاری برای سازمان می شود، به عنوان توانایی برای همترازی و موفقیت در مدیریت تقاضاهای تجاری امروز و در آن واحد سازگار بودن با تغییرات محیطی، و ایجاد جنبه رقابت پذیری و تمایل به ایجاد نوآوری و حرکت به سمت کارافرینی و توجه به توسعه اقتصادی در سالهای اخیر مطرح شده است . مفهوم دوسوتوانی سازمانی، به توانایی سازمان برای توجه به دو هدف ناسازگار سازمانی به طور برابر اشاره می کنید که در شرایط عدم اطمینان به طور معمول اثری مثبت بر عملکرد دارد و به عملکرد پایدار، بقا و موفقیت طولانی مدت منجر می شود . اما این فقط در صورتی امکان پذیر است که فرهنگی ایجاد شود تا اعضای سازمانی را قادر کند از شایستگی های موجود بهره برداری کرده و ازسوی دیگر فرصت ها و توانایی های جدید را کشف کنند. ما در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و رویکرد گذشته نگر به بررسی تاثیر نقش رهبری تحول آفرین و فرهنگ سازمانی دوسوتوان بر کارآفرینی سازمان می پردازیم. در این مقاله ابتدا مفاهیم نظری پژوهش شرح داده شده است. سپس پیشینه تحقیق، مدل مفهومی پژوهش مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت نتیجه گیری ارائه شده است.

رهبری تحول آفرین، فرهنگ سازمانی دوسوتوان، کارآفرینی سازمانی، توسعه اقتصادی.