لادن شفیعی
ناهید قوام

زنان روستایی برای کمک به معیشت زندگی، در کنار فعالیت های اقتصادی مانند دامداری و کشاورزی در منازل خود به تولید انواع صنایع دستی می پردازند. درحال حاضر این محصولات در بخش صنایع دستی در سطح کشوری و جهانی ناشناخته هستند و در بازارهای داخلی حضور محسوسی ندارند بهصطوری که صنایع دستی و تولیدات عشایر بازار خود را از دست دادهصاست و لازم است این محصولات به مصرف کنندگان شناسانده شوند و مراحل پذیرش کالا توسط مشتری انجام گیرد. صنایع دستی استان کرمان که تنوع گسترده ای در سطح ملی و محلی دارد با چالشصها و موانع مهمی جهت پویایی و کارآمدی روبه روست. با توجه به اینصکه کیفیت کالاهای تولیدی در حد مناسبی می باشد، ضعف در درآمد زایی و سودآوری و عدم وجود بازار مصرف بیانگر وجود مشکل در زمینه بازاریابی صنایع دستی می باشد. روش تحقیق به صورت پیمایشی و روش جمعص آوری اطلاعات بهصصورت تکمیل پرسشنامه واستخراج اطلاعات حاصل از آن در سالص‮‭1392 - 93‬ می باشد. جهت جمعص آوری اطلاعات مورد نیاز، ابتدا عشایر شهرستان های عمده تولیدکننده صنایع دستی که جامعه آماری ما را شامل می شدند را تعیین کردیم. در این تحقیق به بررسی وضعیت بازار صنایع دستی عشایری استان کرمان در سطوح تولیدکننده، عمده فروش، خرده فروش و مصرف کننده می پردازیم ؛ سپس حاشیه بازاریابی و کارایی هر یک از مسیرها و شبکه بازاریابی صنایع دستی بررسی میصشود. مشکل اصلی و عمده عشایر تولیدکننده صنایع دستی استان در اختیار نداشتن و عدم دسترسی به مواد اولیه و نهاده جهت تولید محصول، دور بودن از مراکز شهری و نداشتن نقدینگی کافی است و به نظر می رسد در زمینه تداوم دسترسی به مواد اولیه تولید به خصوص از منابع داخلی در استان توجه کمی مبذول شده است. در جهت بهبود این مشکل می توان به تامین مواد اولیه برای تولید صنایع دستی از طریق ایجاد تعاونی های عرضه یا گروه های خرید اشاره نمود. واژه های کلیدی: بازاریابی، حاشیه بازاریابی،کارایی بازاریابی، صنایع دستی، عشایر استان کرمان