سیدحمید هاشمی
یاسین خانی نوذری

صحبت درباره اتمسفر یک شهر موضوع عجیبی نیست. ما این اصطلاح را در گفتگوهای روزمره و در نوشته ها وموارد تبلیغاتی برای شهر ها و ضمیمه آگهی های مربوط به سفر نقاط مختلف شهرها در روزنامه می بینیم. برای کاربرد این اصطلاح در زبان عامیانه دو نکته مد نظر قرار گرفته میشود: اول اینکه اتمسفربه عنوان یک قائده و از دیدگاه یک شخصی بیگانه در شهر و دوم تلاشی است برای تعیین هویت شخصیتی یک شهر وقتی ما در مورد اتمسفر صحبت میکنیم که توسط غریبه ها در شهر تجربه شده است نباید اینطور به نظر برسد که منظور ما شهر منظر یک گردشگر است، بلکه آنچه از اتمسفر استنباط میشود آن چیزی است که برای ساکنان و کسانی که اتمسفر برای مردمان ساکن در آن شهر معمولی و بدیهی به نظر میرسد اما برای افراد غریبه در شهر به عنوان یک مشخصه مورد توجه قرار می گیرد.اتمسفر یک شهر دقیقا همان شیوه زندگی در آن شهر است.چیزی که از یک شهر به ما منتقل میشود نمیتواند به عنوان یک زبان، تفسیر شود، بلکه از طریق احساس و تاثیری که ایجاد میکنند بر ما وارد میشوند. در چنین مدلی از زیبایی شناختی مسئله این نیست که در یک شهر چگونه باید از منظر زیبایی شناختی یا جنبه های فرهنگی قضاوت شود ، بلکه مسئله این است که ما در این شهر چه احساسی داریم زیرا ما مطعنا در فرایند ادراکمان صرفا اتمسفر را درک نمی کنیم اما آن را به عنوان چیزی که ار دیگران یا اشیا یا محیط ساطع میشود، احساس میکنیم هدف از این پژوهش شناخت روشهایی برای دستیابی به ادبیات زیبایی شهر و برنامه ریزی شهری و ارتباط آن در ایجاد فضایی پویا و سرزنده در شهر که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته شده یا هیچ جایگاهی نداشته است. مقاله حاضر بر اساس اسناد و مطالعه کتابخانه ای تهیه شده است.

محیط های شهری ، شهرسازی ، اتمسفر ، زیبایی شناسی، معماری