پدرام فرشیدپور - دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک
شهربانو کاهدی - دکترای حقوق فقه

یکی از مسائلی که در زمینه ازدواج دختر باکره رشیده مطرح است مساله چگونگی ازدواج او می باشد. آیا دختر باکره رشیده در ازدواج خود (موقت- دائم) مستقل است یا نیاز به اذن ولی خود دارد؟ در این رابطه نظرات فقها مختلف می باشد لکن اکثر فقها در این مساله قائل به احتیاط شده اند و معتقدن اذن پدر یا جد پدری و دختر مشترکا در ازدواج شرط می باشد. حضرت امام خمینی (ره) نیز را همین نظر را دارند. قانون مدنی نیز نکاح دختر باکره بالغ را موقوف به اجازه پدر یا جد پدری می داند. لزوم کسب اذن ولی در نکاح دختر باکره رشیده شرایطی است که در صورت عدم وجود این شرایط اذن ولی ساقط و دختر مستقلا می تواند مبادرت به ازدواج نماید که در این تحقیق به شرایط آن اشاره شده است. در صورتی که ولی بدون علت موجه از دادن اذن خودداری کند اذن او ساقط و دختر می تواند مستقلا اقدام به ازدواج نماید. اگر دختر بالغ باکره بدون کسب اجازه از پدر یا جد پدری و بدون اینکه علت ناموجه بودن مخالفت آن ها در محکمه احراز شده باشد اقدام به نکاح نماید اکثر فقهایی که دختر باکره را در امر ازدواج مستقل می دانند حکم به صحت این ازدواج داده اند لکن عده ای از فقها عقد مزبور را باطل می دانند. دیدگاه حقوقدانان نیز در این مورد متفاوت است برخی معتقد به بطلان عقد مزبور می باشند و برخی این عقد را صحیح می دانند. در مورد اذن مادر در نکاح دختر قول مشهود میان فقهای امامیه این است که مادر ولایتی در نکاح ندارد. قانونگذار نیز هیچ گونه ولایتی را برای مادر در نکاح دختر باکره در نظر نگرفته است. اما بچه ناشی از نکاح بدون اذن چه وضعیتی دارد را باز بهم از مسائل اخلاقی است. و برخی بر صحت این بارداری و برخی بر عدم صحت آن اشاره نموده اند که بررسی کرده ایم.

ولایت، باکره، نکاح، ولی وقیم