داوود نیازی - کارشناس ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول، علی آباد کتول، ایران

هدف از پژوهش حاضر »بررسی رابطه بین سبک زندگی سالم و رضایت از زندگی با بنیان های اخلاقی کارکنان زن آموزشوپرورش شهرستان بجنورد« میباشد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع پژوهش و شیوه اجرا توصیفی - پیمایشی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان زن آموزش وپرورش شهرستان بجنورد به تعداد 2709 نفر و نمونه طبق فرمول کوکران 336 نفر، با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای می باشد. داده ها توسط سه پرسشنامه سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت والکر و همکاران (1978) ، رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985) و بنیان های اخلاقی هایت و گراهام (2007) جمع آوری شده است که روایی پرسشنامه ها از نوع محتوایی بود که مورد تائید اساتید و خبرگان قرار گرفت و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب (0/90)، (0/93) و (0/71) برآورد گردید. برای تجزیه وتحلیل یافته ها در بخش آمار توصیفی از جدول توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به کمک نرم افزار آماری spss21 استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین سبک زندگی سالم و رضایت از زندگی با بنیانهای اخلاقی رابطه معنی داری وجود دارد .(r=0/139) نتایج حاصل از رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای سبک زندگی سالم و رضایت از زندگی توانستند در کل (1/9) درصد از واریانس معادله (بنیان های اخلاقی) را تبیین نمایند. می توان نتیجه گرفت که سبک زندگی سالم و رضایت از زندگی باعث بالا رفتن بنیان های اخلاقی در کارکنان میشود.

سبک زندگی سالم، رضایت از زندگی، بنیان های اخلاقی.