مریم خواجه نوری رنجبر - دانشجوی ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه تهران غرب، دانشگاه آزاد، تهران، ایران
فرناز بلنده - دانشجوی ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه تهران غرب، دانشگاه آزاد،تهران، ایران

پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی -تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه سلامت روان و رضایت زناشویی زنان شاغل و خانه دارمی باشد. جامعه آماری پژوهش زنان شاغل و خانه دار در شهر تهران بوده اند و تعداد 200 نفر در نظر گرفته شده اند. روایی سؤالات پرسشنامه توسط اساتید و متخصصان حوزه روان شناسی مورد تأیید قرار گرفت، پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ 0/82 محاسبه شد. پرسشنامه ها پس از تأیید و تعیین روایی و پایایی، توسط محقق در بین زنان شاغل و خانه دار در تهران با روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، از نرم افزار spss استفاده شده است. آزمون کولموگروف اسمیرنوف غیرنرمال بودن داده ها را نشان داد که در نهایت برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون ناپارامتریک اسپیرمن استفاده شده است. نتایج آزمون اسپیرمن نشان داد که رابطه ی همبستگی بین سلامت روان و رضایت زناشویی زنان شاغل با ضریب 0/761 و sig= 0.001 تایید شده و باسطح اطمینان 95 درصد مورد قبول است. به دلیل این که سطح معناداری در ضریب همبستگی کمتر از پنج درصد است، لذا رابطه مستقیم و معناداری بین دو متغیر سلامت روان و رضایت زناشویی زنان شاغل وجود دارد و در نتیجه فرض H 0 رد شده و فرض H 1 مورد تأیید است. ادامه تحلیل یافته ها نشان داد که رابطه همبستگی بین دو متغیر سلامت روان و رضایت زناشویی زنان خانه دار با ضریب 0/816 و sig=0.000 تایید شده است. به دلیل این که سطح معناداری در ضریب همبستگی کمتر از پنج درصد است، لذا رابطه مستقیم و معناداری بین دو متغییر سلامت روان و رضایت زناشویی زنان خانه دار وجود دارد و در نتیجه فرض H 0 رد شده و فرض H 1مورد تایید است.

سلامت روان، رضایت زناشویی، زنان شاغل، زنان خانه دار، اضطراب، افسردگی