اثرات پیکره بندی فضایی بر جدایی گزینی اجتماعی در بافت فرسوده گلستان، سبزوار
عنوان مقاله: اثرات پیکره بندی فضایی بر جدایی گزینی اجتماعی در بافت فرسوده گلستان، سبزوار
شناسه ملی مقاله: JR_URBS-8-32_003
منتشر شده در در سال 1398
شناسه ملی مقاله: JR_URBS-8-32_003
منتشر شده در در سال 1398
مشخصات نویسندگان مقاله:
مژگان جعفری - گروه معماری و شهرسازی، دانشگاه حکیم سبزواری
بهرام سیاوش پور - عضو هیئت علمی دانشگاه حکیم سبزواری
هادی سلطانی فرد - عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری
اباصلت عسکری - گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
خلاصه مقاله:
مژگان جعفری - گروه معماری و شهرسازی، دانشگاه حکیم سبزواری
بهرام سیاوش پور - عضو هیئت علمی دانشگاه حکیم سبزواری
هادی سلطانی فرد - عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری
اباصلت عسکری - گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
جداییگزینی که به معنی جداشدن قسمتی از افراد یک مجموعه از دیگر افراد آن مجموعه است، یکی از معضلات بزرگ شهری است که یکپارچگی آن را به مخاطره میاندازد و مانع سازوکار درست شهر به عنوان کلیتی واحد میشود. برای مقابله با جداییگزینی، رویکردهای مختلفی به اجرا در آمده است. آنچه که این پژوهش به عنوان رویکردی تحلیلی برگزیده، بررسی این معضل شهری از منظر محیطی، کالبدی و فضایی است. پشتوانه نظری این پژوهش برای بررسی جداییگزینی، استفاده از تئوری نحو فضایی و مطالعه آن از دیدگاه پیکرهبندی فضایی شهر است. این تئوری بر این عقیده استوار است که ساخت فیزیکی شهر و ساخت اجتماعی آن بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر میپذیرند. درهمین راستا محدوده کوی گلستان در شهر سبزوار به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و هدف از این مطالعه کاهش جداییگزینی اجتماعی با کمک درک ساختار فیزیکی این منطقه و ارائه راهکار برای بهبود آن است. همچنین این بررسی به دنبال درک شدت اثر متغیرهای نحوی بر پارامترهای غیرنحوی است تا از این طریق بتوان به دستهبندی مشخص از عواملی که بیشترین سطح تأثیر بر ساخت فیزیکی را دارا هستند، دست یافت. پژوهش از نوع اکتشافی و روش آن تلفیقی است و از هر دو روش کمی و کیفی برای پاسخ به سئوالات پژوهش استفاده شده است. روش کیفی به صورت میدانی با تکنیک مشاهده و ابزار چک لیست انجام شد و روش کمی با تحلیل فضایی خطوط محوری در محیط نرمافزار UCL Depthmap صورت گرفت. در این مطالعه متغیرهای نحوی به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای غیر نحوی به عنوان متغیرهای وابسته مورد سنجش قرارگرفتند و در نهایت با کمک تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره در نرمافزار SPSS، روابط آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نور و روشنایی، دید و منظر، گوشه های قابل دید، چگونگی دسترسی، عناصر دارای ارزش، ورودیها و گشودگیها، کیفیت ابنیه، قدمت بنا با متغیرهای نحوی دارای رابطه معنادار بوده و به ترتیب از بیشترین اولویت برخوردارند. براساس نتایج تحقیق، انتظار میرود با اعمال تغییرات بر روی این متغیرها بتوان به حداکثر تغییرات در ساخت فیزیکی و در نهایت به تغییر در ساخت اجتماعی دست یافت.
کلمات کلیدی: جدایی گزینی, تئوری نحو فضا, پیکره بندی فضایی, روابط فضایی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1158144/