ذهن مبسوط، انتقادها و محدودیتهای آن
عنوان مقاله: ذهن مبسوط، انتقادها و محدودیتهای آن
شناسه ملی مقاله: JR_MPHU-12-29_006
منتشر شده در در سال 1399
شناسه ملی مقاله: JR_MPHU-12-29_006
منتشر شده در در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:
پیمان پورقناد - دکتری فلسفه علم و فناوری، از گروه فلسفه و حکمت، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
خلاصه مقاله:
پیمان پورقناد - دکتری فلسفه علم و فناوری، از گروه فلسفه و حکمت، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
ایدۀ اصلی مندرج در فرضیۀ ذهن مبسوط این است که قلمروِ ذهنْ به بدن یا سیستم عصبی محدود نیست. ادعا این است که برخلاف دیدگاه سنّتی (فیزیکالیستی) که ذهن را به مغز محدود میکند و مطابق آن مرزهای ذهن بر مرزهای مغز و سیستم عصبی منطبق میشود، حالات ذهنی و شناختی میتوانند به خارج از مرزهای سیستم عصبی بسط پیدا کنند. در این پژوهش، تلاش بر این است که علاوهبر شرح و بیان استدلالهایی در تأیید این فرضیه، به برخی اشکالها و محدودیتهای ناشی از آن پرداخته شود. انتقادی در این پژوهش ملهم از استدلالی موسوم به «استدلال معرفتی» است. مطابق این انتقاد، حالات پدیداری را نمیتوان به سیستمهای ترکیبی متشکل از سیستم عصبی و عنصر محیطی نسبت داد. بهعلاوه، نشان داده میشود که فرضیۀ ذهن مبسوط، در بهترین حالت، تنها به حالات غیرآگاهانه محدود میشود و البته به نظر نمیرسد با پذیرش این قید بزرگ، مدافعان این فرضیه در بیان این ادعا موجه باشند که با محدودکردن دامنۀ بسطِ مفهوم «ذهن»، مدلولشان از این لفظ همچنان بهاندازۀ کافی با مدلول مدافعان دیدگاه سنّتی همپوشانی معنایی دارد. انتقاد دیگر به این فرضیه، به این اشاره دارد که مفهوم سنّتی ذهن بهلحاظِ تبیین و پیشبینی باروَر بوده است؛ حال آنکه بعید است مفهوم مبسوط ذهن به چنین انتظامهای متعدد قانونواری منجر شود.
کلمات کلیدی: ذهن مبسوط, محتوای اشتقاقی, قوانین روانشناختی, استدلال معرفتی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1172917/