فاطمه خلیلی - دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه پیام نور واحد بین الملل عسلویه
حمیدرضا عامری سیاهوئی - دکتری معماری و شهرسازی، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور

امروزه در شهرها، با تحولا تی که دچار سردرگمی و بالاتکلیفی در کلیات و جزئیات هستند ، مواجه هستیم که در طول زمان و در نتیجه رشد و توسعه شهرها حاصل شده و اثرات منفی بسیاری بر شهروندان خود باقی گذاشته اند. شهری با حرکت بی وقفه بین خانه و محل کار، شهری عاری از فضاهای جاری و سرزنده میان این دو نقطه، شهری که شهروند نمی تواند به اندیشیدن در خود و محیط اطراف بپردازد و یا با دیگران در روابطی متقابل قرار گیرد.به عبارت دیگر برخلاف گذشته که مردم در پی ارتباط با همسایگان، همکاران و بطور کلی همشهریان خود بوده اند، امروزه مردم سعی می کنند که هر چه بیشتر از یکدیگر دور شوند بافت های رو به افت شهری به عنوان قلب تپنده شهر می باشند که زمینه و عوامل اصلی جهت ساخت شهری ایده آل و فردایی بهتر است که طی گذر زمان دچار فرسودگی کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و عملکردی شده اند و موجب حضورپذیری، هویت بخشی، خوانایی، معنا بخشی، نقش انگیزی، هم پیوندی فضایی و در نهایت ساخت مکان می گردد. این مقاله روش توصیفی-تحلیلی است. به این منظور پژوهش حاضر با استناد به اسناد و طرح های موجود ابتدا به محاسبه سرانه های خدماتی در منطقه یک شهر شیراز و مقایسه آن با سرانه استاندارد می پردازد و سپس شعاع عملکردی خدمات شهری را با استفاده از تکنیک swot مشخص می نماید و با ارائه ی راهکارهایی ارتباطی هماهنگ میان کالبد و طراحی فرادست، به الگویی معنادار و کاربردی در معماری دست میابد . نتایج تحقیق نشان داد که شهروندان از نظر توزیع مکانی و بعد مسافت دسترسی مطلوبی به خدمات شهری دارند و این خدمات تقریبا به خوبی در سطح منطقه یک توزیع شده اند اما از نظر کمی سرانه خدمات موجود در منطقه یک اختلاف زیادی با سرانه استاندارد دارد

شهر، کالبد شهری،آسیب شناسی، شیراز،قصرالدشت