بررسی روایتشناسی طبقات الصوفیه بر اساس نظریة «زمان در روایت» ژرار ژنت
عنوان مقاله: بررسی روایتشناسی طبقات الصوفیه بر اساس نظریة «زمان در روایت» ژرار ژنت
شناسه ملی مقاله: JR_RPLL-9-2_006
منتشر شده در در سال 1396
شناسه ملی مقاله: JR_RPLL-9-2_006
منتشر شده در در سال 1396
مشخصات نویسندگان مقاله:
جواد صدیقی - دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری، ایران
مهیار علوی مقدم - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری، ایران
خلاصه مقاله:
جواد صدیقی - دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری، ایران
مهیار علوی مقدم - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری، ایران
روایت، نوعی توالی زمانی دولایه است: زمان چیزی که نقل میشود و زمان روایت. روایتشناسی یا دستور زبان روایت، رویکردی نظاممند و روشمند در بررسی ساختار روایت است که با بررسی فرم یک اثر ادبی میکوشد به نظام معناییای فراتر از متن دست یابد و گفتار روایی یا متن را فهمپذیر کند. بنابراین، روایتشناسی مجموعهای از احکـام کلی دربـارۀ سبکهای روایی، نظامهای حاکم بر روایت یا داستـانگویی و ساختار پیرنگ است. ژرار ژنت همراه با نظریهپردازانی مانند ولادیمیر پراپ، ای .جی. گِرِماس و تزوتان تودورف از پیشگامان این رویکرد ساختارگراست که شیوههای روایی متن ادبی را بررسی میکردند. نظام روایتشناسی ژنت متأثر از نظریههای ساختارگرایان است و آثار وی برای این نظریهپردازان ادبی و نشانهشناسان اهمیت خاصی دارد. ژنت برای توصیف و تحلیل ساختارهای متون ادبی پنج مبحث را مهم میدانست: نظم، تداوم، بسامد، وجه و لحن. این پنج عامل در چارچوب نظریۀ «زمان در روایت» ژرار ژنت جای میگیرد که در بحثها و تحلیلهای نقد ادبی در کشورمان، تاحدی تازه است و منتقدان ادبی در ایران کمتر به آن توجه کردهاند. یکی از آثار برجستة ادب روایی فارسی، طبقات الصوفیة خواجه عبدالله انصاری است. این اثر، متنی روایی است و میتوان آن را بر اساس نظریة روایت در زمان ژنت بررسی کرد. این پژوهش با بیان نظریة ژنت به یافتن شواهد و مثالهایی از دیدگاههای او در طبقات الصوفیه پرداخته است؛ این جستار همچنین پنج مبحث زمان در روایت را شرح و واکاوی میکند. به سبب آنکه طبقات الصوفیه از سخنان خواجه عبدالله است و نه از نوشتههای او، ساختار داستانی بسیار استواری ندارد؛ اما آن را برپایة پنج مبحث نظم، تداوم، بسامد، وجه و لحن، بهخوبی میتوان بررسی کرد و به دستاوردهای درخور توجهی دست یافت. در نمونههای بررسیشده از طبقات الصوفیه، نوعی زمانپریشی، تغییر لحظهای زمان در جریان، پیشبینی فرد، پرداختن به جزئیات ریز و وجود تکرار و بسامد در داستان وجود دارد. مهمترین دستاورد اینگونه پژوهشها، بهرهمندی از رویکردهای نوین نقد، تحلیل ادبی و دانشهای جدید، ازجمله روایتشناسی، در بررسی متون کلاسیکی همانند طبقات الصوفیة خواجه عبدالله انصاری است.
کلمات کلیدی: روایتشناسی, ژرار ژنت, زمان در روایت, خواجه عبدالله انصاری, طبقات الصوفیه
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1182937/