روششناسی معرفت در مثنوی مولانا با تکیه بر سنت و مشرب عرفانی
عنوان مقاله: روششناسی معرفت در مثنوی مولانا با تکیه بر سنت و مشرب عرفانی
شناسه ملی مقاله: JR_RPLL-12-4_001
منتشر شده در در سال 1399
شناسه ملی مقاله: JR_RPLL-12-4_001
منتشر شده در در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:
سمانهالسادات آقادادی - دانشجوی گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
سیدعلی اصغر میرباقری فرد - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
طاهره خوشحال دستجردی - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
سیدهمریم روضاتیان - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
خلاصه مقاله:
سمانهالسادات آقادادی - دانشجوی گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
سیدعلی اصغر میرباقری فرد - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
طاهره خوشحال دستجردی - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
سیدهمریم روضاتیان - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
از شرایط مهم و اساسی برای بهکارگیری روشی علمی و هدفمند و برنامهمحور در تحقیقات عرفانی تعیین و تبیین سنت و مشرب عرفانی اهل تصوف یا به تعبیر دیگر واکاوی اصول و فروع مبانی عرفان اسلامی است. روششناسی معرفت یکی از ویژگیهای اصلی سنتهای عرفانی است که میتواند برگرفته از منابع مختلف نقل، عقل و کشف و شهود باشد. نویسندگان این پژوهش میکوشند ضمن بررسی بازتاب روشهای نقلی و عقلی در مثنوی، اثبات کنند تنها روش متقن معرفتشناسی روش کشف و شهود است و دو شیوة دیگر زمانی ارزشمند است که با روش کشف و شهود مطابقت یابد. به بیان دیگر، مطابق سنت و مشرب عرفانی مولانا خداشناسی (معرفتالرب) وابسته به خودشناسی (معرفتالنفس) است؛ بنابراین سالک با کاربرد ابزار مختلفِ شیوة شهودی میکوشد، پلّهپلّه و بهتدریج میزان مواجید عرفانی خود را ارتقا دهد تا از خود و ماسویالله بیرون آید و به خودشناسی رسد. این امر در مثنوی معنوی از مرتبة تزکیة نفس آغاز میشود و با عشق ادامه مییابد. سپس مراتب کمال آن در سکر و حیرت طی میشود تا سرانجام در مرتبة فنا این توفیق نصیب سالک شود؛ در این مرتبه سالک بهکل از غیر خدا تهی میگردد و تنها به اختیار و ارادة او حرکت میکند؛ بنابراین به مقصود و غایت نهایی خود یعنی توحید و معرفتالرب دست مییابد.
کلمات کلیدی: سنت و مشرب عرفانی, روش, معرفت, مثنوی معنوی, مولانا
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1183053/