ابراهیم دیروندی - کارشناس ارشد تاریخ تشیع دانشگاه پیام نور
سیده سوسن فخرایی - استادیار تاریخ اسلام دانشگاه پیام نور

درطول تاریخ جوامع بشری وازمیان شخصیت های مختلف انسانی، تاثیرگذاری همه ی افراد یک جامعه به یک شکل و اندازه نبوده است. افرادی بوده اندکه با طرز فکر و عملکرد خود باعث شکل گیری یک جریان درجامعه انسانی، یا انحراف دریک جریان اجتماعی ویا حتی باعث از بین رفتن جریان یا حرکت اجتماعی شده اند. فهم درست از این شخصیت ها می تواند نقش مهمی را در فهم تاریخ و جریان های تاریخی داشته باشند.ازبین شخصیت های پررنگ و پرحاشیه تاریخ می توان از جناب عمرخطاب نام برد. فردی که با توجه به نوع عملکرد او در دوران حیات پیامبر (اکرم صلی الله علیه و اله ) وهمچنین حضور پررنگ اودرشکل گیری جریان سقیفه همواره مورد توجه محدثین، تاریخ نویسان و... بوده است. جناب عمر وطرفداران جریان او، خود را نماینده ی حقیقی سنت پیامبر (صلی الله علیه و اله ) واسلام حقیقی دانسته اند. به این ترتیب مبانی و سنتی راکه جناب عمرازاسلام محمدی ارائه کرد، مبنا واساس برای نوعی از اسلام در جامعه اسلامی قرار گرفت.(عن مجاهد قال: إذا اختلف الناس فی شیء، فانظروا ما صنع عمر فخذوا به ؛اگردرچیزی اختلاف کردید،پس ببینیدکه عمرچه کار کردواز آن پیروی کنید. ) که موافقان ومخالفان زیادی رابه همراه داشت . موافقان اورا ادامه دهند وحافظ سنت پیامبر (اکرم صلی الله علیه و اله) دانسته و برای شخصیت جناب عمر، جایگاه او در نزد پیامبر( اکرم صلی الله علیه )، عملکردش در عصرنبوی ادعا های فراوانی داشته و کتاب های زیادی نگاشته اند. درمقابل مخالفان جناب عمر اورا به عنوان منحرف کننده سنت پیامبر( اکرم صلی الله علیه و اله) واسلام اصیل دانسته و آنچه را که برای عمر درباب جایگاه و فضیلت ها،ادعا شده را دروغ پردازی وفریب بزرگ تاریخی دانسته اند و فاصله میان حقیقت شخصیت جناب عمر وشخصیتی که برای او ساخته شده را نه تنها بسیار، بلکه درست مخالف آن دانسته اند.بررسی این شخصیت درلابه لای تاریخ و رسیدن به درک و فهم روشن و درست از آن می تواند در رسیدن به حقیقت اسلام و جریان حق تعیین کننده باشد.

خلیفه دوم ، واقعیت عمر،تزویر،جریان سقیفه