بررسی نقشگرایانه تجربه های عرفانی در رویانوشت های شهودی کشف الاسرار و مکاشفات الانوار «زندگی نامه خودنوشت شهودی روزبهان بقلی»
عنوان مقاله: بررسی نقشگرایانه تجربه های عرفانی در رویانوشت های شهودی کشف الاسرار و مکاشفات الانوار «زندگی نامه خودنوشت شهودی روزبهان بقلی»
شناسه ملی مقاله: JR_JPLLU-12-2_004
منتشر شده در در سال 1397
شناسه ملی مقاله: JR_JPLLU-12-2_004
منتشر شده در در سال 1397
مشخصات نویسندگان مقاله:
فرشته میلادی - دانشجوی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
عباسعلی وفایی - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
خلاصه مقاله:
فرشته میلادی - دانشجوی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
عباسعلی وفایی - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی و تکیه بر رویکرد نقشگرایی هلیدی در زمینه ارتباط بافت موقعیتی و بافت متن، به مطالعه گفتمان مکاشفه عیانی در مراحل مختلف تجربیات عرفانی روزبهان بقلی پرداخته است. «کشفالاسرار و مکاشفاتالانوار» زندگینامه خودنوشت روزبهان بقلی است که محتوای آن براساس «شیوه بازگویی، بدون دغدغه انتقال ذهنیت به مخاطب»، شکل گرفته است. روزبهانی بقلی در جایگاه تجربهگر، با ترجیح مشاهده بر سایر مراتب کشف، سعی در بازگویی تجربیات و رویاهای شهودی خود دارد که اغلب آنها براساس «تجلی ذات و صفات خداوند» از طریق «التباس» مطرح شدهاند. وی در هر یک از تجربیات عرفانی خود که در حالات مختلفی اعم از «بیداری، حالتی بین خواب و بیداری و خواب» شکل گرفتهاند، با توجه به استعداد روحی خود و دیدگاه و رابطهای که نسبت به هر یک از مشارکان دارد، حالات عاطفی خاصی از قبیل قبض، سرگشتگی، حیرت، بسط، وجد و سکر را تجربه کرده است. در ساختار متنی گفتمان مکاشفه این اثر که بر بازگویی سه تجربه عرفانی «خطاب، تجلی و معراج» تمرکز دارد، مشخصه اصلی تجربیات «توصیفناپذیری»، «حالت انفعالی» و «زودگذری» است. سیر مشخص فرآیندهای زبانی در مراحل مختلف مکاشفه از «مادی» به «ذهنی» در جهت تببین سیر صعودی سالک از مقام «طلب» به مقام «فنا» بکار رفته است. در تمام تجربیات افزوده موقعیت «مکان» بیشترین بسامد را دارد و در هر تجربه مخاطب با فضای متفاوتی روبرو میشود. هنگامی که هر یک از مکانها تغییر میکند، شرایط و ویژگی های حاکم بر تجربه نیز متفاوت میشود. نویسنده در توصیف مکانهایی که مربوط به حالات ابتدایی مکاشفه هستند، دقت بیشتری دارد؛ اما مکانهای وقوع مراحل پایانی مکاشفه را تحت غلبه حالات عرفانی نمی تواند با دقت چندانی توصیف کند. روزبهان از طریق کاربرد پیاپی عناصر پیرامونی، ابهام را در کلام خود از بین میبرد و باعث خاص کردن و محدود کردن اطلاعات مورد نظر خود میشود. وی از این طریق، فضای حاکم بر تجربیات خود را به وضوح برای مخاطب ترسیم میکند.
کلمات کلیدی: تجارب عرفانی, کشف الاسرار و مکاشفات الانوار, التباس, فرآیندهای زبانی, عناصر پیرامونی, احوال عرفانی.
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1209374/