حجت وحدتی - عضو هیات علمی گروه آموزشی مدیریت دانشکده اقتصاد، دانشگاه لرستان
رضا کمالی نیا - دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه لرستان
علی بیرانوند - دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه لرستان

زمینه و هدف: وقتی مشتریان نسبت به برندی احساس منفی دارند به دنبال راه حل برای خلاص شدن از آن احساس هستند و اگرنتوانند از آن احساس منفی خلاص شوند ارتباط با آن برند را قطع میکنند. بنابراین مطالعه روند و الگوی تبدیل تنفر به عشق در برندسازی بسیار مهم است.روش شناسی: ابتدا بر ادبیات عشق و تنفر از برند و مدلها و ابعاد آنها مرور انجام شده و سپس با روش گراندد تئوری به شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخصهای مدل تبدیل نفرت از برند به عشق به برند با مصاحبه نیمه ساختارمند با خبرگان اقدام شده و مدل پارادایمیک تدبیل تنفر از برند بر عشق به برند در برندسازی، طراحی شده است. جامعه آماری اساتید و محققان و نخبگان بازاریابی که در زمینه عشق به برند و نفرت از برند مطالعات تجربی و مفهومی داشته اند، با روش هدفمند ( و گلوله برفی) نمونه گیری شده اند.یافته ها: در مدل پارادایمیک نهایی"ساخت روابط پایدار با مشتریان"، "آمیخته بازاریابی برنامه ریزی شده"، " رضایت از برند " به عنوان عوامل علی ؛"توجه به اثر زمان در برند سازی "، " عجله و نقاب زنی برند "، و "پیاده سازی بازاریابی رابطه مند " به عنوان عوامل زمینه ای و بستر ساز؛ " اثر رقابتی دیگر برندها "؛ " عوامل اقتصادی "؛ و " نقش کارکنان و فروشندگان " و " هزینه های تعویض برند " به عنوان عوامل مداخله گر؛ "پیوندهای قوی ( یا ضعیف ) عاطفی"، "میراث برند"، و "خلق ارزش" به عنوان هسته مرکزی؛ " بهبود تعاملات با مشتریان"، "ردیابی نواقص محصول و علل تنفر از برند" و "بازارگرایی " به عنوان عوامل استراتژی های بهبود ؛ و " بهبود نگرش و ترجیح برند مشتری "، " افزایش عملکرد برند "، و " تبلیغات مستقیم و دهان به دهان " به عنوان نتایج تبدیل تنفر به عشق برند شناسایی شدند.

عشق به برند، تنفر از برند، بی تفاوتی به برند، برندسازی.