فرشید روشنگر - دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
مریم یاوری کرمانی - استادیارگروه روانشناسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
یعقوب زارع - استادیارگروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.

این پژوهش با هدف مقایسه هوش عاطفی و تمایل به رفتارهای پر خطر در دانش آموزان با اختلالات رفتاری و عادی شهر یاسوج انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر یاسوج تشکیل دادند، که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعه آماری ۹۵ نفر از دانش آموزان عادی و ۵۰ نفر از دانش آموزان با اختلالات رفتاری به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با استفاده ازپرسشنامه الکترونیکی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تمایل به رفتارهای پرخطر (ARQ) و هوش عاطفی شرینگ((۱۹۹۹ استفاده شد. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، نمرات شرکت کنندگان با استفاده از تحلیل واریانس تک متغیره و چند متغیره و به وسیله نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین هوش عاطفی و تمایل به رفتارهای پر خطر در دانش آموزان با اختلالات رفتاری و عادی شهر یاسوج تفاوت معناداری وجود دارد(.(P<۰.۰۱ همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین مولفه های هوش عاطفی(آگاهی، مدیریت خود، خودآگاهی اجتماعی، مهارت های اجتماعی و خودانگیزی) و رفتارهای پرخطر(رانندگی خطرناک، خشونت، سیگار کشیدن، مصرف مواد مخدر، مصرف الکل، گرایش به جنس مخالف و روابط جنسی) در دانش آموزان با اختلالات رفتاری و عادی شهر یاسوج تفاوت معناداری وجود دارد(.(P<۰.۰۱این یافته ها می توانند در سبب شناسی مشکلات رفتاری و نیز راهبردهای پیشگیرانه برای کاهش رفتارهای پرخطر به کار روند. لذا، در این حوزه به برنامه ی توانبخشی ویژه ای نیاز است، تا هوش عاطفی دانش آموزان با مشکلات رفتاری افزایش یابد.

هوش عاطفی، تمایل به رفتارهای پر خطر، اختلالات رفتاری، دانش آموز