زینب چائی چی - کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین،ایران
حمید عزیزمحمدلو - استادیار، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین، ایران
مرتضی انوشهء - استادیار، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین، ایران

شرکت ها امروز با یک محیط پیچیده رقابتی مواجه شده اند. توانایی کسب درآمدی پایدار و قابل قبول در حال کاهش یافتن است.مدیران برای فائق آمدن به چنین مشکلاتی و توانایی حفظ گردش مالی قابل قبول و ادامه حیات سازمان خود نیاز به تدوین استراتژی های مناسب به ویژه در حوزه بازاریابی دارند. هر استراتژی، تصمیمات و جهت گیری سازمان را به سمت خاصی هدایت می کند و آن را به محیط رقابتی خاصی نیز می برد. دو رویکرد کلی برای تدوین استراتژی های سازمان وجود دارد. یکی از آن ها رویکرد بازارمحورو دیگری منبع محور است. دیدگاه بازارمحور بر تدوین استراتژی با تاکید بر منشاهای سود در محیط صنعت می پردازد درحالیکه دیدگاه منبع محور، منابع و قابلیت های شرکت یا به عبارت دیگر مزایای رقابتی آن را مبنای تدوین استراتژی در نظر می گیرد. تا کنون دسته بندی های متعددی برای شناسایی ابعاد مزیت رقابتی سازمان ها ارائه شده است. در این میان شاخص های بیان شده توسط هولی که پنج معیار اصلی و چهارده زیرمعیار را در دسته بندی خود جای داده است، جالب ترین آن ها را ارائه کرده است. با استفاده از شاخص های مذکور و با توجه به دیدگاه منبع محور، در پژوهش حاضر در صنعت روغن خوراکی در استان مازندران با پرسش از ۱۷ تناز مدیران این صنعت و با استفاده از مقایسات زوجی به انتخاب وزن معیارها با رویکرد تحلیل شبکه ای پرداخته و میزان اهمیت هر یک از معیارها و زیرمعیارها را در این صنعت یافت ه که در این میان استراتژی تمایز در جایگاه نخست قرار گرفت و در میان معیارها هم، سطح رضایت شغلی کارکنان مهم ترین آن ها در انتخاب استراتژی شناخته شد و پیشنهاداتی به صنعت روغن برای افزایش سطح رضایت شغلی کارکنان و بهره گیری از استراتژی تمایز ارائه شد.

استراتژی بازاریابی، مزیت رقابتی، تصمیم گیری چند معیاره، روش تحلیل شبکه ای