CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تحلیل مکانیسم روان رنجورانه مهرطلبی در داستان های مثنوی بر اساس نظریه کارن هورنای

عنوان مقاله: تحلیل مکانیسم روان رنجورانه مهرطلبی در داستان های مثنوی بر اساس نظریه کارن هورنای
شناسه ملی مقاله: JR_JLCR-10-2_008
منتشر شده در در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:

شهرام محمودی - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران.
ابراهیم دانش - استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
فرامرز جلالت - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران

خلاصه مقاله:
انسان­ها در طول حیات خود با مشکلات فراوانی روبرو می­شوند که این مشکلات به شیوه­های گوناگون زندگی و شخصیت آن­ها را تحت تاثیر قرار می­دهد. برخی از مشکلات اساسی و تاثیرگذار دوران کودکی از قبیل رفتار نامناسب والدین با کودک منجر به رنج­ها و آسیب­های روانی  می­شود که نقشی بنیادین در زندگی و کنش­های فرد در دوران بلوغ وی دارد. این رنج­های مهم و تاثیرگذار منجر به رفتارهای نابهنجار در ادوار مختلف زندگی شخص می­شود. کارن هورنای، روان­شناس آلمانی، در باب رنج­های روانی نظریه­ای بسیار مهم دارد که با عنوان نظریه «روان­رنجوری» شناخته می­شود. وی عوامل پیدایش روان­رنجوری را مطرح و مکانیسم­هایی را به عنوان رفتارهای دفاعی که شخص روان­رنجور برای تسکین آلام و حصول آرامش به­ آن­ها متمسک می­شود، برمی­شمارد. یکی از این مکانیسم­ها «حرکت به سوی مردم» یا «مهرطلبی» است. هورنای معتقد است؛ مکانیسم مهرطلبی که روان­رنجوران بدان پناه می­برند، درمان حقیقی نیست و گرایش و تمسک بدان، نه تنها امنیت و آسایش خاطری برای روان­رنجوران به بار نمی­آورد، بلکه موجب تشدید روان­رنجوری نیز می­شود. مولانا نیز به عنوان عارفی بزرگ و اندیشمندی بی­بدیل که علاوه بر علوم متداول زمان خود، از سرچشمه فیاض وحی و معارف اسلامی و ایرانی سیراب بوده و آثاری جهانی همچون مثنوی و غزلیات شمس را پدید آورده است، به اقتضای رسالت خود که نجات خلق و رساندن آن­ها به سعادت دو جهان است، نسبت به رنج­های درونی و روانی انسان بی­تفاوت نبوده است. وی تاملات دقیق و عمیقی در باب مسائل روانی انسان داشته و آراء فاخر و ارزشمندی در این خصوص ارائه کرده است. مولوی در مطاوی داستان­ها و تمثیلات مثنوی به نحو شایسته­ای به علل گرایش به مکانیسم مهرطلبی و عوارض و پیامدهای آن اشاره کرده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی نمودهای مختلف مکانیسم مهرطلبی در حکایات و تمثیلات مثنوی معنوی، جایگاه این مکانیسم را در کنش شخصیت­های روان­رنجور داستان­های مثنوی روشن کند.

کلمات کلیدی:
روان رنجوری, کارن هورنای, مهرطلبی, مولانا, مثنوی معنوی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1296938/