تاسی پسر از پدر (رستم و زال در شاهنامه ی فردوسی) از نگاه نقد کهن الگویی
عنوان مقاله: تاسی پسر از پدر (رستم و زال در شاهنامه ی فردوسی) از نگاه نقد کهن الگویی
شناسه ملی مقاله: JR_DEHKH-10-37_007
منتشر شده در در سال 1397
شناسه ملی مقاله: JR_DEHKH-10-37_007
منتشر شده در در سال 1397
مشخصات نویسندگان مقاله:
بهاره یزدانیان امیری - دانشکده ادبیات- دانشگاه رودهن-تهران-ایران
محمود طاووسی - ادبیات فارسی ، دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجه شهر رودهن /ایران
امیرحسین ماحوزی - استادیار دانشگاه پیام نور،ایران.
خلاصه مقاله:
بهاره یزدانیان امیری - دانشکده ادبیات- دانشگاه رودهن-تهران-ایران
محمود طاووسی - ادبیات فارسی ، دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجه شهر رودهن /ایران
امیرحسین ماحوزی - استادیار دانشگاه پیام نور،ایران.
نقد کهن الگویی بنابر آنچه که کارل گوستاو یونگ، روانشناس سوئیسی مطرح میکند و تکیهی اصلی تمامی مباحث خود قرارمیدهد، با تکیه بر ناخودآگاه جمعی مطرح میشود. وی چند کهن الگو از جمله؛ پیر خرد، خود، آنیما و آنیموس، سایه با ذکر مصادیقی در ارتباط با انواع آن معرفی میکند. در فرهنگ اساطیری ما، شاهنامهی فردوسی شاخصترین اثر مکتوب برای معرفی اساطیر و کنکاش در جنبههای گوناگون ایشان بنابر آرای صاحب نظران در تمامی علوم به شمارمیرود. این نوشتار به میزان و دلایل تاثیرگذاری زال بر رستم و همچنین در مقابل، تاثیرپذیری رستم از پدر، با توجه به خاستگاه اسطورهای ایشان در تاریخ اساطیری ادبیات فارسی بر مبنای شاهنامهی فردوسی، از نگرش نقد کهنالگویی میپردازد. خواهیم دید که کهن الگوهای سفر قهرمان، پیر خرد، سایه و خود، بیش از سایر صورتهای مثالی در پدر و پسر موثر بودهاند. در این زمینه، به خصوص هیچ پیشینهای وجود ندارد.
کلمات کلیدی: شاهنامه, نقد کهن الگویی, ناخودآگاه جمعی, زال, رستم
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1304069/