CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

ارزشیابی مداخله آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر رفتار غربالگری سرطان کولورکتال

عنوان مقاله: ارزشیابی مداخله آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر رفتار غربالگری سرطان کولورکتال
شناسه ملی مقاله: MSEMSMED14_033
منتشر شده در چهاردهمین کنگره پژوهشی سالیانه دانشجویان علوم پزشکی شرق کشور در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:

میترا مودی - دانشیار آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
فاطمه سلمانی - استادیار آمارحیاتی، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
شهربانو خزاعی - دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند

خلاصه مقاله:
سابقه و هدف: سرطان کولورکتال شایع ترین سرطان دستگاه گوارش است. مطالعات نشان داده است عقاید و باورهای بهداشتی افراد نقش مهمی در بروز رفتارهای بهداشتی دارد. در این مطالعه تاثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر رفتار غربالگری سرطان کولورکتال بررسی شد.روش بررسی: این مطالعه بصورت کارآزمایی میدانی شاهد دار انجام شد. در ابتدا افراد واجد شرایط انتخاب و سپس بصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد (هر گروه ۶۰ نفر) تقسیم شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد غربالگری سرطان کولورکتال بود. برنامه مداخله ای برای گروه آزمایش به اجرا درآمد و طی ۸ جلسه آموزشی حضوری آموزش های لازم در مورد سرطان کولورکتال و برنامه غربالگری تست فیت داده شد. قبل بلافاصله و سه ماه پس از مداخله آموزشی پرسشنامه مجدد برای گروه آزمایش و شاهد تکمیل شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم فزار SPSS۱۹ و آزمون های آماری t-test مستقل، آنالیزواریانس تکرارشونده و آزمون مک نمار در سطح معنی داری P کمتر از ۰.۰۵ آنالیز شد. یافته ها: میزان آگاهی گروه آزمایش از ۳/۵۶±۱۶/۸۸درقبل از مداخله به ۲۷/۷۸±۱/۹۱ در بعد از مداخله رسید( ۰/۰۰۱>P). آگاهی در گروه کنترل در قبل و بعد از مداخله به ترتیب ۳/۵۸±۱۶/۳۸ و ۲۰/۰۳±۳/۰۲ بود.حساسیت درک شده در گروه آزمایش از ۰/۶۶±۱/۴۸رسید. از مداخله به ۱۷/۲۸±۱/۹۰ از مداخله و در گروه شاهد در قبل و بعد از مداخله به ترتیب از ۱۱/۰۳±۱/۶۶ به۱/۴۸ ±۱۲/۳۸ رسید. شدت درک شده در گروه آزمایش به ترتیب در قبل و بعد از مداخله از ۴۸/۵۱±۴/۵۵به ۶۳/۰۰±۴/۲۹ و در گروه کنترل در قبل و بعد از مداخله به ترتیب از ۲/۸۵ ±۴۸/۱۱ به ۰/۲۶±۳/۴۸ ۵۰رسید. موانع درک شده در گروه آزمایش به ترتیب قبل و بعد از مداخله آموزشی از ۵۲/۸۶±۴/۴۴ به ۲۸/۵±۶/۰۹ و در گروه کنترل به ترتیب از ۵۳/۳۱±۲/۵۱ به ۵۰/۵۳±۲/۷۶ رسید. منافع درک شده در قبل و بعد از مداخله به ترتیب در گروه آزمایش از ۲۵/۰۰±۴/۹۹ به ۳۶/۲۳±۳/۷۳ و در گروه کنترل از ۲۳/۳۵±۱/۸۴ به ۲۵/۳۰±۲/۴۵ رسید. خودکارآمدی درک شده درقبل و بعد از مداخله به ترتیب در گروه آزمایش از ۱۸/۹۶±۲/۴۴ به ۲۶/۱۳±۲/۹۱ و در گروه کنترل به ترتیب از ۱۸/۰۸±۱/۸۸ به ۱۹/۴۰±۲/۱۸ رسید. میزان مشارکت در غربالگری سرطان کولورکتال با تست خون مخفی در مدفوع در گروه آزمایش بلافاصله بعد از مداخله ۵۸/۳ درصد و سه ماه بعد از مداخله ۹۰ درصد رسید و در گروه کنترل بلافاصله بعد از مداخله صفر و سه ماه بعد از مداخله ۱۵درصد رسید. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که با انجام اقداماتی جهت کاهش موانع درک شده و همچنین افزایش آگاهی، حساسیت و شدت و منافع و خودکارآمدی درک شده می توان میزان مشارکت در غربالگری سرطان کولورکتال با انجام تست خون مخفی در مدفوع را به نحو چشم گیری افزایش داد

کلمات کلیدی:
سرطان کولورکتال، مدل اعتقاد بهداشتی، رفتار غربالگری، مداخله آموزشی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1314243/