رهام امیرپور امرائی - دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز

بیان مسئله : چیستی هنر از جمله دیرینه ترین و مهم ترین پرسشهای بشر در ارتباط با زندگی خود و تاثیر آن بر هستی بوده و پرداختن به این امر را اغلب جز با پردختن به زیباشناسی میسر نمیدانند؛ در این راستا دیالکتیک ها و مجادله های بسیاری رخ داده و ما همواره سعی بر این داریم که در این مقاله؛ با عبور از آنها به صلحی نسبی رسیده و دیگر راحت تر بتوان تفاوت یک نقاش را از یک هنرمند دریافت. هدف : علاوه بر این سخنان پیشین؛ همچنین قصد داریم تا با روش تاتولوژی به نیمه کمتر پرداخته شده در امر شناخت هنر یعنی جایگاه ایهام و زشتی! نیز پرداخته و بر آراء و تلاش های گذشتگان نیز ارج نهیم. روش تحقیق : روش تحقیق ما در اینجا توصیفی-تحلیلی بوده، از هر دو منابع میدانی و کتابخانه ای بهر جسته و این مقاله کیفی و کاربردی است، در باب پیشینه این تحقیق نیز به متون ارائه شده از جناب امبرتو اکو؛ بسی وام داریم. جمع بندی : در پایان مقاله نیز باور داریم که با توجه به مثالهای ارئه شده در اینجا برای داشتن یک تاریخ محکم تر! و نسبت به پیشرفتهای ذهن و دانش بشر؛ زبان شناسی ما هم باید برای آتی همواره متناسب تر گردد؛ به روز رسانی شده و روح هنر را ملموس تر یابیم. در این راه همراه شده و امید که مفید واقع گردد..

دیالکتیک، مارکوزه، هیوم، تاتولوژی، زشتی، زیبایی، روح هنر.