CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی تطبیقی نظریه ملاصدرا در باب فضایل معرفتی عقلی با نظریه زگزبسکی و پلانتینگا (با تاکید بر کارکرد قوه معرفتی کسب باورهای دینی)

عنوان مقاله: بررسی تطبیقی نظریه ملاصدرا در باب فضایل معرفتی عقلی با نظریه زگزبسکی و پلانتینگا (با تاکید بر کارکرد قوه معرفتی کسب باورهای دینی)
شناسه ملی مقاله: JR_JPHT-12-3_003
منتشر شده در در سال 1394
مشخصات نویسندگان مقاله:

اکرم عسکرزاده مزرعه - دانشجوی دکتری دانشگاه پیام نور ، ایران، تهران
سید علی علم الهدی - دانشیار دانشگاه پیام نور، ایران، تهران، گروه فلسفه
جلال پی کانی - دانشیار دانشگاه پیام نور، ایران، تهران، گروه فلسفه

خلاصه مقاله:
   از مقایسه نظریه معرفت شناختی ملاصدرا با نظریه معرفت شناختی فضیلت گرایانه معرفت شناسانی مانند زگزبسکی و پلانتینگا، می توان استنباط کرد که نظریه ملاصدرا جزو نظریه های معرفت شناختی مبتنی بر فضیلت قرار می گیرد. پلانتینگا به فضیلتمندی قوای مولد باور و زگزبسکی علاوه بر آن به تاثیر کارکرد قوای اخلاقی (فضایل اخلاقی) بر کارکرد قوای عقلانی در تولید معرفت توجه کرده است. در واقع هر یک از ایشان به وجهی از مولفه های موثر بر ایجاد و شکل گیری باور توجه کرده اند و از این رو نظریه کامل و بدون اشکالی نیستند. اما ملاصدرا در نظریه معرفت شناختی خویش به فضیلتمندی قوای مولد باور، تاثیر عملکرد قوای اخلاقی بر قوای عقلانی، کارکرد متناظر آنها در تولید باور و فرایند مودی به صدق باور توجه کرده است. پلانتینگا اعتقاد دارد فقط قوای مولد باور موجب تولید باور هستند، زگزبسکی و ملاصدرا نیز تولید و ایجاد باور را به قوای مولد باور نسبت می دهند، اما معتقدند قوای اخلاقی، بستر و زمینه مناسب شکل گیری باور صادق را مهیا می کنند. ملاصدرا علاوه بر قوای مولد باور و قوای بسترساز، دو فرایند اعتماد پذیر و مودی به صدق وحی و الهام (که باورهای صادق و معتبر تولید می کنند) را پیش می نهد.    

کلمات کلیدی:
belief, virtue based epistemology, intellectual and moral virtues, Zشدagzebski, Plantinga, Mula Sadra

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1526200/