بازخوانی نقش و کارکرد فراخوانی شخصیت های اسطوره ای در شعر پایداری افغانستان (مطالعه موردی اشعار واصف باختری بر اساس نظریه ژرار ژنت)
عنوان مقاله: بازخوانی نقش و کارکرد فراخوانی شخصیت های اسطوره ای در شعر پایداری افغانستان (مطالعه موردی اشعار واصف باختری بر اساس نظریه ژرار ژنت)
شناسه ملی مقاله: JR_JRTK-14-26_006
منتشر شده در در سال 1401
شناسه ملی مقاله: JR_JRTK-14-26_006
منتشر شده در در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:
محمد دانشگر - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی محض دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
سیدعلی قاسم زاده - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران.
رضا چهرقانی - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین، ایران
خلاصه مقاله:
محمد دانشگر - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی محض دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
سیدعلی قاسم زاده - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران.
رضا چهرقانی - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین، ایران
اسطوره مهمترین تجلی تخیل در زبان و نمادی است روایتمند، تصویری و فرهنگیشده که بخشی از آن به واقعیت هستیشناختی و کیهانشناختی و بخش دیگر به باورهای ملی مرتبط است. اسطورهها با ویژگیهای تکرارشوندگی، ماهیتی بینامتنی دارند و به همین دلیل در طول تاریخ در آثار مختلف بازآفرینی میشوند. شاعران پایداری افغانستان با آگاهی از این ظرفیت در بازتاب مسائل مرتبط با مقاومت از جلوههای نمادین اسطوره بهره بردهاند. یکی از شاعران پایداری افغانستان که به صورت گسترده از تخیل پایدار و الگوی تکرارشوندگی اسطورهها سود جسته، واصف باختری است. او با کاربرد زبانی سخته به صورت نمادین و چندسویه به بازآفرینی اسطوره پرداخته و به یاری اساطیر، صدای اعتراض خود را در برابر استبداد سیاسی حاکم و نیروهای متجاوز بلند کردهاست. در این جستار به تحلیل اسطوره در اشعار پایداری واصف باختری با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد بینامتنی بر پایه آرای نظری ژرار ژنت پرداخته شدهاست. یافتههای تحقیق نشان میدهد که اغلب اسطورههای بازتاب یافته در شعر پایداری باختری از گونه اساطیر ملی است که حضور بینامتنی آنها بیشتر به گونه تلمیحی و با بینامتنیت ضمنی مرتبط است و گاهی به صورت کنایی، نقل قول و ارجاع بینامنتیت صریح نیز پیوستهاست. اسطوره در نظر واصف، ابزاری برای بازاندیشی هویتی در مخاطبان محسوب میشود. گویا وی میخواهد از ظرفیت های اقناعی اسطورهها برای ایجاد حس اعتماد به نفس ملی و تحریک به جنبش اجتماعی علیه استبداد داخلی و تجاوز خارجی بهره گیرد و با طرح اساطیر به تقویت مواضع حماسی و پایداری و تحریک احساسات جمعی بپردازد.
کلمات کلیدی: اسطوره, ادبیات پایداری, شعر معاصر افغانستان, واصف باختری, بینامتنیت, ژرار ژنت
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1555847/