محبوبه موسیوند - استادیار، گروه مطالعات علوم اجتماعی و توسعه، پژوهشکده زنان، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
مریم سلگی - استادیار، گروه معارف اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران

هدف پژوهش، بررسی نقش مولفه های تفکر انتقادی و سرمایه روان شناختی در رضایت شغلی معلمان متاهل شهر تهران است. برای گردآوری و تحلیل اطلاعات از روش توصیفی و همبستگی استفاده شده است. جامعه پژوهش را کلیه معلمان شاغل در مناطق آموزش و پرورش شهر تهران تشکیل می­دادند که از آن میان، تعداد ۱۴۲ معلم شامل ۷۰ نفر زن (۸ نفر زیر ۵ سال، ۱۶ نفر بین ۱۰-۶ سال، ۱۱ نفر بین ۱۵-۱۱ سال، ۳۲ نفر بیش از ۱۵ سابقه خدمت) و ۷۲ نفر مرد (۴ نفر زیر ۵ سال، ۱۱ نفر بین ۱۰-۶ سال، ۲۳ نفر بین ۱۵-۱۱ سال، ۲۹ نفر بیش از ۱۵ سابقه خدمت) به روش دردسترس و داوطلب برای شرکت در پژوهش از مناطق ۱، ۲، ۴، ۶، ۱۰ و ۱۵ آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ انتخاب شدند و پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا، سرمایه روان شناختی لوتانز و رضایت شغلی فیلد و روث را تکمیل کردند. داده های گردآوری شده با روش همبستگی و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد میانگین رضایت شغلی معلمان ۲۷/۶۳ و بیش­ترین میانگین در سرمایه­های روان شناختی در بعد امیدواری با نمره ۹۴/۲۳ و بیش­ترین میانگین در تفکر انتقادی در بعد مهارت استدلال استقرایی با نمره ۵۷/۴ است. در حالی که دامنه نمره تفکر انتقادی بین ۳۴-۰ است که نشان­دهنده نمرات پایین معلمان در انواع مهارت­های تفکر انتقادی است.

تفکر انتقادی, رضایت شغلی, سرمایه های روان شناختی, معلمان