رهام امیرپور امرائی - دانشجوی دکتری تخصصی پژوهش هنر، دانشگاه آزاد تهران، واحد مرکزی
حسین اردلانی - استادیار گروه فلسفه هنر، دانشگاه هنر و معماری، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران
سحر پورجواهر - دانشجوی دکتری تخصصی پژوهش هنر، دانشگاه آزاد تهران، واحد مرکزی
مارینا خیرالله زاده ورزی - دانشجوی دکتری تخصصی پژوهش هنر، دانشگاه آزاد تهران، واحد مرکزی
مهتاب نوروزیان - دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه آزاد تهران، واحد مرکزی

بیان مسئله : یکی از نکاتی که در امور شهری همواره به پایگاهی رسمی برای پرورش مباحث هنری و علمی مقبول و مطرح است درکاین مهم میباشد : دانشگاه؛ آنهم دانشگاهی که حتی میتواند فراتر از یک ساختمان و معماری صرف رفته و مبدل به یک روح سیال باشد، دانشگاهی که میتواند از جاذبه های گردشگری یک شهر گشته! و با انشعاباتش ما را تا جایی ببرد که هر فرد مستخرج از آنهم یک دانشگاه باشد اما دغدغه ی فکری ما این است که چه عنصری سبب میگردد که یک محوطه ی آکادمیک همچون دبستان با دبیرستان و دانشگاه متفاوت گشته (سوای توجه به میزان درسهایی که در آنجا داده میشود) و حتی یک شهر با شهر دیگر در اموری مربوطه به این مهم در رقابت باشد که ما را در این پژوهش به این کلمه سوق داد (هویت) تاریخت شناسی اش کنیم، چیستی آن را. هدف علاوه: بر این سخن دیدگاه ما به فرم موردی بر روی شهر کرمانشاه و دانشگاه رازی معطوف میباشد که ادای دین کنیم به زادگاهی در غرب. روش تحقیق : در این تحقیق ما از موارد میدانی و کتابخانه ای در تهیه ی منابع بهره بردیم وهمواره دیدی توصیفی-تحلیل (کیفی و نیمه آماری) داشتیم.جمع بندی در: پایان چشم اندازی نیک داریم که با فزونی روش هایی که ملموس پذیر تر هستند، خلاقیت جوانان۵ ایرانی در همیاری برای پویش شهری به خصوص محل۵ سکونتشان افزایش یافته و تعاملات میان دولت و ملت بیشتر یکی گردد. امید که مفید واقع گردد..

کرمانشاه، دانشگاه، رازی، معماری، هویت، روح هنر.