حجت پهلوان یلی - دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین ،قزوین، ایران
رحیم رمضانی نژاد - استاد مدیریت ورزشی دانشگاه گیلان
مهدی نادری نسبت - استادیار مدیریت ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین،قزوین ،ایران

هدف از این پژوهش طراحی و آزمون مدلی برای تحلیل سیستم توسعه ورزش کارگری کشور بود. این تحقیق از نظر نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را مدیران، کارشناسان و مربیان حوزه ورزش کارگری کشور تشکیل دادند. نمونه­ آماری به تعداد قابل کفایت جهت آزمون مدل در نرم­افزار اسمارت پی­ال­اس انتخاب شد (۱۵۳ نفر). روش نمونه­گیری از نوع قضاوتی و هدفمند بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه­ محقق ساخته­ای مشتمل بر ۹۹ سوال و ۱۹ متغیر در مقیاس ۵ گزینه لیکرت می­باشد. اعتبارسنجی پژوهش با استفاده از روش روایی محتوایی (۱۱ صاحب­نظر)، پایایی (آلفای کرونباخ) و روایی سازه (برازش مدل) ارزیابی و تایید گردید. مدل مفهومی شامل شش سطح با متغیرهای زیر مجموعه آن­ها بود: سطح زمینه (حامیان اجتماعی و ظرفیت­های محیطی)، سطح ساختار (نهادهای متولی، قابلیت راهبردی اجرایی و تقسیم کار میان بخشی و فرابخشی)، سطح قابلیت (نوآوری و تنوع­بخشی در ورزش کارگری، سیستم دانش و فناوری، تامین و مدیریت منابع انسانی، تامین و مدیریت منابع فیزیکی و تامین و مدیریت منابع مالی)، سطح فرایند (رویدادهای ورزشی، نیازسنجی ورزشی، فرهنگسازی ورزش، آموزش همگانی ورزش و خدمات ورزشی به کارگران)، سطح عملکرد (قابلیت ورزشی کارگران، دستاورد ورزشی کارگران و مشارکت ورزشی کارگران) و سطح پیامد (توسعه پایدار ورزش کارگری). نتایج مدلسازی نشان داد که روابط بین تمامی متغیرهای مدل معنی­دار است و مدل ازبرازش مناسب برخوردار است. براساس مدل می­توان گفت که توسعه ورزش کارگری در بستر عوامل زمینه­ای، از طریق کارآمدسازی ساختاری، ارتقا و بکارگیری قابلیت­ها، یکپارچه­سازی فرایندها و اثربخش­سازی عملکرد منجر به توسعه پایدار می­شود .

مدیریت راهبردی, توسعه ورزش, الگوی توسعه, ورزش کارگران