علی اصغر یوسفی نوروزانی - دانشگاه آزاد اسلامی واحدفیروزآباد

درحال حاضر، بنا به دلایلی نظام اداری کشور از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و نیاز به تحول اساسی دارد؛ از این­رو، ایجاد سازمان دانش ­بنیان که مبتنی بر دانش کارکنان باشد، امری ضروری به ­نظر می­رسد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است؛ همچنین، این مطالعه، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق عبارتند از: ۴۷۸ نفر از کارکنان و کارشناسان سازمان های تامین اجتماعی شهر شیراز و تعداد نمونه طبق برآورد جدول کرجسی مورگان به تعداد ۲۱۳ نفر انتخاب شده است. در تحقیق حاضر از دو نوع پرسشنامه استاندارد مدل عمومی مدیریت دانش با چهار مولفه و دارای ۲۵ سوال و پرسشنامه محقق­ ساخته سازمان دانش­ بنیان با سه مولفه و ۱۶ سوال، استفاده شده است. با توجه به یافته های تحقیق، میزان تاثیرپذیری مولفه ایجاد دانش بر مولفه ایده محوری ۳۸/۰ درصد، میزان تاثیرپذیری مولفه حفظ و نگهداری دانش بر مولفه قابلیت تجاری­ سازی ۴۶/۰ درصد، میزان تاثیرپذیری مولفه تبدیل و انتقال بر مولفه رقابت­ پذیری ۷۲/۰ درصد و میزان تاثیرپذیری مستقل به ­کارگیری دانش بر مولفه رقابت­ پذیری با ۳۶/۰ درصد است و این نشان ­دهنده رابطه مثبت بین مدیریت دانش و سازمان دانش ­بنیان است. به­ کارگیری اصول مدیریت دانش در دانش ­بنیان­ کردن سازمان های تامین اجتماعی، تاثیرگذاری مدیریت دانش بر سازمان دانش ­بنیان ۸۸/۰ در سطح کمتر از ۰۱/۰ را نشان می دهد. نتیجه نهایی نشان می دهد که متغیر مدیریت دانش بر تمامی مولفه های سازمان دانش ­بنیان رابطه معنی­ دار دارد.

اصول مدیریت دانش, دانش بنیان کردن نظام اداری, سازمان های تامین اجتماعی