اشکان گل افشان - دانش آموخته کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای( گرایش مطالعات آمریکای شمالی)، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، ایران

نظام سیاسی ایالات متحده به عنوان یک مجموعه کثرتگرا شامل ساختار و نیروهای سیاسی متعدد در سطوح مختلف محلی، منطقهای و فدرال میباشد. روند افزایش قدرت دولت فدرال و تمرکزگرایی در این ساختار در پاسخ به نیازهای جامعه به سرعت گسترش و تکامل یافته است. ریشه های این وضعیت را باید در توسعه نهادی و سیاسی در طول تاریخ نظام سیاسی ایالات متحده بویژه قرن بیستم که با شرایط جدیدی مواجه شد، جستجو کرد. در طول قرن بیستم تمرکزگرایی وسیع اقتدار حکومتی در ایالاتمتحده در سطوح مختلف نهادی از جمله سیاسی، اقتصادی، امنیتی_نظامی و در قالب طرحهای مختلف ازجمله دکترین پیمان جدید روزولت، طرح ابرکابینه نیکسون و... توسط روسایجمهور آمریکا شکل گرفت که در مجموع افزایش قدرت دولت فدرال در سطوح مختلف ایالتی، ملی و حتی فراملی را ایجاد کرد. در این مقاله براساس روش توصیفی_تحلیلی تلاش می شود ضمن بررسی روند توسعه نهادی در ایالاتمتحده به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه توسعه نهادی در دو سطح سیاسی و امنیتی در ایالاتمتحده بر روند افزایش قدرت دولت فدرال در این کشور تاثیر گذاشته است. برای پاسخ به این پرسش، این مفروض مطرح شده است که با مطالعه فرآیند توسعه نهادی در ایالات متحده از ابتدا تاکنون، فهم دو مولفه گریزناپذیر میباشد که یک مولفه به افزایش توسعه نهادی در این کشور مربوط است و مولفه دوم افزایش قدرت دولت فدرال در ساختار نظام سیاسی ایالاتمتحده میباشد که باتوجه به هممسیری تغییر این دو مولفه به نظر میرسد افزایش توسعه نهادی در ایالاتمتحده باعث افزایش قدرت دولت فدرال در این کشور شده است.

توسعه نهادی، قدرت، نظام سیاسی آمریکا، دولت فدرال آمریکا.