CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

روابط خان نشین خیوه با دولت مرکزی ایران از سقوط صفویه تا مرگ نادرشاه (۱۱۶۰-۱۱۳۵)

عنوان مقاله: روابط خان نشین خیوه با دولت مرکزی ایران از سقوط صفویه تا مرگ نادرشاه (۱۱۶۰-۱۱۳۵)
شناسه ملی مقاله: JR_EDUB-4-13_003
منتشر شده در در سال 1387
مشخصات نویسندگان مقاله:

محسن رحمتی - استادیار گروه تاریخ دانشگاه لرستان

خلاصه مقاله:
واحه خوارزم، با داشتن فرمانروایان بومی (موسوم به خوارزمشاهان) و بهره مندی از خودمختاری داخلی، از نظر سیاسی همیشه جزئی از ایران بوده ولی در آغاز قرن دهم به رغم دولت شیعی مسلک صفوی، تیره ای از اعقاب جوچی موسوم به عربشاهیان توانستند با تکیه بر میراث نیاکان، قدرت ایلیاتی، ریشه دار بودن مذهب تسنن در خوارزم و تناسب آن زمینه مذهبی با مذهب خود، بر خوارزم مسلط شده و خان نشین خیوه را پایه گذاری کنند. دولت صفوی با تلاش برای حفظ تمامیت ارضی سنتی کشور، سرانجام آنها را تحت حمایت خود درآورد. اما در اوایل قرن دوازدهم هجری تحت شرایط و دلایل متعدد، حکومت عربشاهیان به ضعف گراییده و منقرض گردید. ضعف دولت صفوی مانع از ایفای نقش فعال در این ماجرا گشت و با فاصله اندکی پس از آن دولت صفوی نیز ساقط شد. در نتیجه وحدت سیاسی ایران برای مدتی از بین رفت و رقابت سران و سرداران متعدد در بخش های مختلف کشور آغاز گشت تا این که پس از دو دهه نادرشاه توانست وحدت سیاسی کشور را تجدید نماید. این مقاله در پی آن است که ضمن شناسایی تحولات سیاسی خوارزم در این دوره فترت، تلاش های نادرشاه برای تجدید سلطه ایران بر خوارزم و واکنش حکام آن سامان به این امر یا به عبارت دقیق تر تطور روابط فیمابین حکمرانان آن ناحیه با دولت افشار را مورد بررسی قرار دهد.

کلمات کلیدی:
خان نشین خیوه, خوارزم, اوزبکان, نادرشاه, ایلبارس خان

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1709906/