CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

نیچه و یونان باستان: فیلسوف هنرمند به مثابه بنیادگذار فرهنگ والا

عنوان مقاله: نیچه و یونان باستان: فیلسوف هنرمند به مثابه بنیادگذار فرهنگ والا
شناسه ملی مقاله: JR_WPH-19-73_003
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

امین درستی - دانشجوی دکترای فلسفه، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
احمد علی حیدری - استاد فلسفه، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

خلاصه مقاله:
در اندیشه نیچه فرهنگ، فلسفه و هنر یونان باستان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. او علی رغم نگاه به شدت نقادانه و رادیکالی که به کل سنت فرهنگی غرب دارد، همواره فرهنگ یونان باستان را به مثابه والاترین فرهنگ بشری می ستاید. این ستایش پیامد مهم ترین دغدغه نیچه است: «درمان بحران فرهنگ مدرن با آفرینش فرهنگی والا». ایده بنیادین نیچه از فرهنگ، همان ایده گوته ای چندگانگی هماهنگ یا به تعبیر دیگر، وحدت در کثرت است. او تاکید می کند که در هر عصری، یک عامل وحدت بخش بنیادین می تواند بنیاد گذار یک فرهنگ سالم باشد؛ در نگاه او معلم دینی (قدیس)، فیلسوف و هنرمند نامزدهای اصلی بنیادگذاری فرهنگ والا هستند. در این نوشته می کوشیم نشان دهیم که نیچه در نخستین تلاش نظری اش برای سنجش فرهنگ و آفرینش فرهنگ والا چشم اندازی هنری زیباشناختی برمی گزیند (تز)، اما این چشم انداز خواسته او را برآورده نمی کند و او می کوشد تا با تغییر چشم انداز، این بار از چشم اندازی فلسفی به فرهنگ بنگرد (آنتی تز). از تقابل و در عین حال همدستی این دو چشم انداز، سنتزی حاصل می شود: پیوند فلسفه و هنر برای آفرینش فرهنگی والا. تجسم این سنتز «فیلسوف هنرمند» است؛ کسی که «دانایی» و «آفرینندگی» را باهم دارد: «فیلسوف آینده»؛ آفریننده ارزش های نو! کوشیده ایم نشان دهیم که این سنتز به چیز سومی جدا از تز و آنتی تز که در آن تضاد و تعارض این دو ازمیان رفته است نمی انجامد، بلکه این سنتز درواقع همان تقابل و همدستی همزمان دو امر متعارض و متضاد است. این پی رنگ را می توان در برخی دیگر از ایده های نیچه نیز مشاهده کرد.

کلمات کلیدی:
فردریش نیچه, هنر, یونان باستان, بینش تراژیک, بحران فرهنگ مدرن, فرهنگ والا

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1713542/