CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

از «اسرار خودی» تا «رموز بیخودی»

عنوان مقاله: از «اسرار خودی» تا «رموز بیخودی»
شناسه ملی مقاله: JR_JSRU-3-7_001
منتشر شده در در سال 1390
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمود عباسی - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان

خلاصه مقاله:
در این مقاله کوشش شده است تا فلسفه ی «خودی» و «بیخودی» اقبال لاهوری در مثنو ی ها ی «اسرار خودی» و«رموز بیخودی» مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. اقبال معتقد است که شرقیان بویژه مسلمانان شخصیت خود را گم کرده و «خویشتن» خویش را فراموش نموده و در نتیجه مجذوب و مرعوب غرب شده اند. اهل اسلام باید به اسرار نهفته ای که در «خودی» خود دارند  پی ببرند و به نیروهای بالقوه ی خود فعلیت دهند «خودی» در تعبیرات اقبال یعنی خودآگاهی، خودیابی، خودشناسی، خودباوری در مثنوی اسرار خودی. عواملی که باعث تقویت واستحکام «خودی» می شوند عبارتند از:امید وآرزو، عشق وایمان، همت واراده قوی.      عوامل تضعیف خودی عبارتند از: سوال و گدایی، عدم اتکا به داشته های خویش ،احساس ضعف و ناتوانی؛ همچنین اقبال برای تربیت خودی به سه مرحله قایل است:مرحله ی اول اطاعت از دستورات قرآن، مرحله ی دوم ضبط نفس وخویشتن داری از مناهی، مرحله ی سوم نیابت الهی است، در این مرحله انسان به مقام «ابر مرد» یا خلیفه ی اللهی ترقی می کند.   «بیخودی» یعنی محو در جامعه ی اسلامی، همراه با حفظ شوونات فردی. همچنان که اقبال در «اسرار خودی» عمل به دستورات قرآن توصیه می نماید. در اینجا نیز جامعه ی اسلامی را جهت غلبه بر نا امیدی وترس واندوه و همچنین نظام بخشیدن به جهان به پیروی از احکام شریعت وسنت نبوی دعوت می نماید.

کلمات کلیدی:
اقبال, خودی, بیخودی, آرزو, عشق, ایمان, همت

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1802913/