CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تناقض ذاتی نظریه معرفت کانت: بررسی نظریه معرفت کانت بر اساس ملاک کانت در تشکیل معرفت

عنوان مقاله: تناقض ذاتی نظریه معرفت کانت: بررسی نظریه معرفت کانت بر اساس ملاک کانت در تشکیل معرفت
شناسه ملی مقاله: JR_PHILO-17-43_015
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمد اصلانی - استادیار گروه معارف اسلامی، دانشگاه رازی کرمانشاه، ایران

خلاصه مقاله:
کانت در نظریه معرفتش، روشی انحصاری برای حصول«علم» ارائه میکند: «علم = اطلاق مقولات بر داده های شهود حسی». محصول اطلاق مقولات بر داده های شهود حسی، قضایای تالیفی پیشینی است؛ قضایایی که ملاک انحصاری کانت در تشخیص علم اند. کانت مدعی است: فقط و فقط علوم واجد قضایای تالیفی پیشینی، که الزاما واجد «داده های شهود حسی» هستند، علم اند و قضایایی که فاقد «داده های شهود حسی» باشند، علم نمایی بیش نیستند. او با همین استدلال «مابعدالطبیعه» را از جرگه علم بیرون راند. بر این اساس تلاش این مقاله بر آن است تا خود نظریه معرفت کانت را با این ملاک بسنجد که آیا واجد قضایای تالیفی پیشینی هست یا نه؟ به عبارت دقیقتر: آیا قضایایی که کانت از طریق آنها نظریه معرفت خود را تبیین نموده، واجد «داده های شهود حسی» هستند یا نه؟ اگر واجد این دادهها باشند، علم اند وگرنه، نه. بررسیهای صورت گرفته در این مقاله، که بر قضایای مهم و کلیدی کانت در «حسیات استعلایی» و «تحلیل استعلایی» متمرکز است، نشان میدهد: این قضایا که معرف و مبین اساس نظریه معرفت کانت میباشند، فاقد «داده های شهود حسی­ اند» و علم نیستند. بنابراین: «نظریه معرفت کانت» قادر به اخذ اعتبارنامه مورد نظر خودش نمی باشد و وفق نظر خود کانت یک علم معتبر نیست.

کلمات کلیدی:
کانت, نظریه معرفت, مفاهیم تجربی, مفاهیم پیشین, تناقض

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1804632/