تحلیل «مرگ اجتماعی» در اشعار نیما یوشیج
عنوان مقاله: تحلیل «مرگ اجتماعی» در اشعار نیما یوشیج
شناسه ملی مقاله: JR_SIPL-1-3_006
منتشر شده در در سال 1402
شناسه ملی مقاله: JR_SIPL-1-3_006
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:
علی اکبر باقری خلیلی - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه مازندران
خلاصه مقاله:
علی اکبر باقری خلیلی - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه مازندران
عصر حاضر را عصر اضطراب و فشار روانی و بیماری تمدن جدید خواندهاند که از احساس عجز و ناتوانی انسان در مقابل تهاجم ناهنجاریهای اجتماعی پدید میآیند و آرامش فردی و گرایش جمعی را چنان به مخاطره میاندازند که انسان نه تنها احساس رسالت سیاسی و اجتماعی نمینماید، بلکه از تداوم زندگی فردی نیز دست میکشد و مرگ را سزاوارتر از آن مییابد. پژوهشگران مرگ را به اضطراری، طبیعی و ارادی تقسیم کردهاند. از میان آن ها مرگ اضطراری دارای معنای حقیقی و دو دیگر دارای معنای مجازیاند. در این مقاله تبیین شده که مرگ اجتماعی یا مرگ به مفهوم اجتماعی را میتوان به انواع مرگ افزود و از دیدگاه جامعه شناختی به تحلیل آن پرداخت. نیما بر اساس رسالت و تعهدی که برای خود قائل است نگاهش را از رمانتیسم به رئالیسم، به ویژه رئالیسم اجتماعی میدوزد و به طرح ناهنجاریها و بیماریهای اجتماعی میپردازد و از میان آن ها بیش از همه بر فقر، رنج، ذلت و خواری تاکید میورزد. از دیدگاه نیما این پدیدهها اسباب ناآگاهی و ناتوانی انسان را فراهم ساخته و موجب ایستاییاش میگردند و این ایستایی برابر با مرگ و در مواردی مرگ سزاوارتر از آن است. فقر و رنج مورد نظر نیما غالبا ساخته انسان ها و در شمار شرور اخلاقیاند و اگرچه از جهل و ناآگاهی، جنگ، بیهدفی، بیدردی، نفاق و نظایر آن ها مایهور میگردند، ولی مردم میتوانند با تحصیل دانایی و توانایی بر آن ها فائق آیند و در جهتگیری مناسبات اجتماعی و تصمیمات سیاسی به سمت انسانیت، موثر واقع شوند.
کلمات کلیدی: نیما یوشیج, مرگ, مرگ اجتماعی, فقر و رنج
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1821655/