علی تاوسه - دانشجوی کارشناسی ارشد، علوماقتصادی اقتصادنظری ، دانشگاه رازی کرمانشاه،ایران

در دنیای امروزه با توجه به نیازهای مختلف افراد در جامعه یادگیرنده، رویکرد ها و مدلهای یادگیری متفاوتی برای آموزش و یادگیری وجود دارد. در این مقاله سعی شده است تا رویکرد ها و مدلهای مختلف را با یکدیگر مقایسه کرده و نقاط قوت و ضعف آنها را بررسی کنیم . هدف پژوهش حاضر برای یافتن پاسخ به این سوال که جامعه یادگیرنده چه نوع جامعه ای است و تعیین ضرورتها و الزامات آن انجام شده است . روش پژوهش ،تحقیق توسعه ای است و منابع گردآوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای و مطالعات کتابهای جامعه یادگیرنده می باشد که بر اساس آنها مدل های گوناگونی در دنیا برای جوامع یادگیرنده وجود دارد. با توجه به این که هر کشوری باید مدل متناسب با شرایط خود را برای جامعه یادگیرنده طراحی کند در مقاله حاضر مدلی مفهومی برای جامعه یادگیرنده کشورمان ارائه می دهیم . یافته های پژوهش گویای آن است که جامعه یادگیرنده نیازمند زیرساخت های مختلفی است که از جمله آنها می توان به فرهنگ یادگیری تکنولوژی آموزش و پرورش و تحقیق و توسعه اشاره کرد. همچنین الزاماتی مانند تسهیل دسترسی به منابع آموزشی ، ترویج یادگیری مداوم، و ایجاد فرصت های یادگیری در محیط های کاری نیز برای جامعه یادگیرنده حائز اهمیت است . جامعه یادگیرنده ایرانی فرصت های یادگیری در سراسر دوران زندگی را فراهم می کند تا هر فرد، برای دستیابی به نتایج مورد علاقه خود و رشد توانمندی هایش به یادگیری بپردازد.

جامعه یادگیرنده، شناخت گرایی ، رفتارگرایی ، فرصت های یادگیری