CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تحلیل ساختار روایت در متن و نگاره جنگ تیمور با سلطان محمود والی هندوستان بر مبنای الگوی کنشی گریماس

عنوان مقاله: تحلیل ساختار روایت در متن و نگاره جنگ تیمور با سلطان محمود والی هندوستان بر مبنای الگوی کنشی گریماس
شناسه ملی مقاله: JR_JFAVAT-28-3_004
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

سپیده بیات - کارشناس ارشد پژوهش هنر، گروه پژوهش هنر، د انشکد ه هنر ، د انشگاه سمنان، سمنان، ایران.
بیتا مصباح - استادیار گروه پژوهش هنر، د انشکد ه هنر، د انشگاه سمنان، سمنان، ایران.

خلاصه مقاله:
در نشانه معناشناسی، تحلیل نظام­های روایی، چگونگی کارکرد و دریافت معنا اهمیت دارد. از ساختارگرایانی که الگویی برای شناسایی ساختار روایت ارائه داد، گریماس بود. براساس نظریه گریماس هر روایت دو سطح اصلی و ظاهری دارد که سطح اصلی مبنای تحلیل­ روایت است. الگوی­ کنشی براساس تحلیل تقابل­ های دوگانه ­و زنجیره­ های­ روایی تحقق می­یابد و هر نظام روایی به شش جز تقسیم گشته و یک محورکنشی را شامل می­شود. در این پژوهش نگاره­ای از ظفرنامه تیموری ۹۳۵ با استفاده از روش تحلیل الگوی ­کنشی گریماس از طریق روش اسنادی و به صورت توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. در این تحقیق، طرح اصلی ­در ساختار روایت با استفاده از تقابل ­های دوگانه، زنجیره ­های ­روایی و الگوی­ کنشی­ ­در تصویر­ و روایت متن مرتبط با نگاره تحلیل شده است که از نظر ساختاری به متنی واحد تعلق دارد و در هر نگاره روایت خاص خود را داراست. همچنین شباهت­ ها و تفاوت­ های حاکم بر الگوی­ کنشی در مقایسه با متن و در نهایت ارزیابی میزان ارتباط ساختار روایی متن و نگاره با یکدیگر انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می ­دهد که این الگو قابل انطباق با نگارگری است و نگاره با دارا بودن دو سطح زیربنایی و روبنایی در ساختار تحلیل می­ تواند یک متن یا روایت مستقل باشد.

کلمات کلیدی:
ظفرنامه تیموری, گریماس, الگوی کنشی, روایت در نگارگری

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1888122/