زهرا محمودی میمند - دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فاطمه الزهرا فرهنگیان یزد
فاطمه زارع مریم ابادی - دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فاطمه الزهرا فرهنگیان یزد
خدیجه احمدپورکوشکنو - دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فاطمه الزهرا فرهنگیان یزد
زهرا حسنی - دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فاطمه الزهرا فرهنگیان یزد

هدف پژوهش حاضر بررسی بررسی بهبود و چالش های عدم انگیزه دانش آموزان در یادگیری بود. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد روش بررسی، کیفی از نوع استقرایی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان مدارس شهرستان البرز متوسطه دوره اول در کلاس های هفتم، هشتم و نهم شهرستان البرز تهران است. شرکت کنندگان در پژوهش ۱۰ دانش آموز بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند و در مصاحبه های نیمه ساختاریافته و با استفاده از پرسشنامه هارتر (۱۹۸۰) شرکت کردند. فرایند تحلیل داده ها شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی (گزینشی) بود. به این ترتیب، مرحله کدگذاری باز به تعداد ۱۵ مفهوم اولیه منجر شد که با حذف و تعدیل کدهای همسان، در مرحله دوم به تعداد ۱۰ مضمون تقلیل یافتند و با انجام پالایش مفاهیم، سه مقوله اصلی شامل سرمایه خانواده، میدانهای متقاطع، ،خود پنهان، شکل گرفتند. نتایج این مطالعه نشان داد: موضوع نوجوانان و به خصوص دآنش اموزان یکی از مسائل بروز و قابل توجه جامعه می باشد.هموراه این قشر بر پیشرفت و رکود جامعه تاثیر گذاشته و همین طور ترقی و یا رکود جامعه بر آنها تاثیر داشته است.اصلی ترین موضوعی که دانشجویان با آن مواجهاند،تحصیلات و روند انجام آن است. از آنجا که سطح و کیفیت تحصیلات دانشجویان بر پیشرفت یا عدم پیشرفت جامعه تاثیرگذار است. ازهمین رو بررسی علل بی انگیزگی شان هم مهم می باشد.

بی انگیزگی، دانش آموزان، یادگیری، اطلاعات