جعفر صادقی فر - دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) ، اصفهان ، ایران
نرگس سعیدیان خوراسگانی - استادیار مدیریت آموزشی ، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان ) ، اصفهان ، ایران
مریم براتعلی - استادیار برنامه ریزی درسی ، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان ) ، اصفهان ، ایران

مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی توسعه آموزش های فنی وحرفه ای برای نظام آموزش و پرورش ایران بود روش شناسی پژوهش: بر این اساس تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل همه ی  مدیران آموزشی مدارس فنی و هنرستان های سراسر کشور بود که جهت نمونه گیری بر اساس شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای ۵ ا مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی توسعه آموزش های فنی وحرفه ای برای نظام آموزش و پرورش ایران بود روش شناسی پژوهش: بر این اساس تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل همه ی  مدیران آموزشی مدارس فنی و هنرستان های سراسر کشور بود که جهت نمونه گیری بر اساس شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای ۵ استان انتخاب و از این تعداد بر اساس جدول کرجسی و مورگان(۱۹۷۰) تعداد۳۷۷ نفربه عنوان نمونه نهایی تعیین شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که بر اساس مطالعه ادبیات پژوهش و نظرخواهی از متخصصان بدست آمد که روایی آن با روش محتوایی و صوری مورد تائید قرار گرفت، هم چنین پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه عدد بالاتر از ۷/۰ بدست آمده که نشان از دقت بالای ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش دارد. جهت تحلیل داده ها نیز باتوجه به اهداف پژوهش از نرم افزارهای SPSS۲۳ و AMOS۲۳ در دوسطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته­ ها: طبق نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی تاییدی الگوی پژوهش، روابط میان متغیرهای آشکار(گویه ها) با متغیرهای پنهان (ابعاد توسعه آموزش های فنی وحرفه ای در آموزش و پرورش) و ضرائب استاندارد (بارهای عاملی) هر یک از سوالات تائید شد، بحث و نتیجه­ گیری: به عبارت دیگر الگوی پیشنهادی برای توسعه آموزش های فنی وحرفه ای برای نظام آموزش و پرورش ایران در پژوهش حاضر شامل ۷ بعد تعاملی(ارتباطی)، حمایتی، آموزشی، اقتصادی، مدیریتی، نگرشی و پژوهشی به همراه خرده مولفه های مذکور است. ستان انتخاب و از این تعداد بر اساس جدول کرجسی و مورگان(۱۹۷۰) تعداد۳۷۷ نفربه عنوان نمونه نهایی تعیین شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که بر اساس مطالعه ادبیات پژوهش و نظرخواهی از متخصصان بدست آمد که روایی آن با روش محتوایی و صوری مورد تائید قرار گرفت، هم چنین پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه عدد بالاتر از ۷/۰ بدست آمده که نشان از دقت بالای ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش دارد. جهت تحلیل داده ها نیز باتوجه به اهداف پژوهش از نرم افزارهای SPSS۲۳ و AMOS۲۳ در دوسطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته­ ها: طبق نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی تاییدی الگوی پژوهش، روابط میان متغیرهای آشکار(گویه ها) با متغیرهای پنهان (ابعاد توسعه آموزش های فنی وحرفه ای در آموزش و پرورش) و ضرائب استاندارد (بارهای عاملی) هر یک از سوالات تائید شد، بحث و نتیجه­ گیری: به عبارت دیگر الگوی پیشنهادی برای توسعه آموزش های فنی وحرفه ای برای نظام آموزش و پرورش ایران در پژوهش حاضر شامل ۷ بعد تعاملی(ارتباطی)، حمایتی، آموزشی، اقتصادی، مدیریتی، نگرشی و پژوهشی به همراه خرده مولفه های مذکور است.

آموزش فنی وحرفه ای, الگوی آموزش, آموزش و پرورش, نظام آموزش فنی