مطرح شده، مفهوم حکمرانی خوب است. در یک تعریف عمومی می توان گفت حکمرانی یک مفهوم
چندوجهی است که ابعاد گوناگونی از قبیل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در برمی گیرد.
اصطلاح حکمرانی خوب اولین بار توسط بانک جهانی در اوایل دهه ۱۹۹۰ مطرح شد و تاکید آن بر
تصمیماتی بود که امکان تاثیرگذاری بر عملکرد اقتصادی کشورها را فراهم می ساخت. مبتنی بر این
دیدگاه زیرساخت های نهادی عامل اصلی تفاوت در سطوح درآمد و ثروت کشورها است و برای گذار
از دام درآمد متوسط، کشورها باید اصلاحاتی را در نظام حکمرانی خود ایجاد نمایند. اما انجام
اصلاحات در نظام حکمرانی مستلزم شناخت از وضع موجود و مشخص شدن نقاط ضعف و قوت در
ابعاد مختلف حکمرانی است.
نهادهای بین المللی و اندیشمندان تعاریف و تحلیل های گوناگونی از ابعاد و ویژگی ها حکمرانی
مشخص نموده و درنتیجه شاخص های متفاوتی برای سنجش حکمرانی خوب توسعه یافته که هریک
زیرشاخص های خاص خود را دارد. تاکنون ویژگی هایی از قبیل مشارکت، شفافیت در تصمیم سازی و
اجرا، پاسخگویی، حاکمیت قانون، توان پیش بینی آینده، قانون دمکراتیک، آزادی های مدنی، عدالت، حق
اظهارنظر و اعتراض، خط مشی های معین کلان اقتصادی، ثبات سیاسی و نبود خشونت/تروریسم، کیفیت
تنظیم کنندگی، تخصیص کارآمد منابع، کیفیت اداره دولت و بوروکراسی از جمله ابعادی است که
تعریف و شاخص سازی برای حکمرانی خوب مورد توجه قرار گفته است.