فاطمه گودرزی سرخی - دکتری تخصصی روانشناسی تربیتی- آموزش و پرورش شهرستان قائمشهر استان مازندران

زمینه و هدف: لازمه کمک به دانش آموزان پایه ششم برای بهبود درس علوم شناخت عوامل موثر بر عملکرد تحصیلی این افراد است کهمی توان با استفاده از رویکردهای مختلف به بهبود آنها پرداخت. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی مدل آموزشی الگوی تدریس (۵؟) بارویکرد ساخت نگرایی در درس علوم بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی مدارس ناحیه یک ساری بود.روش بررسی: پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی از نوع تحقیقات پیش آزمون- پس آزمونبود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم دوره ابتدایی ناحیه یک شهرستان ساری به تعداد ۸۶۰ نفر بود. حجم نمونه آماریتعداد ۶۰ نفر (۳۰ نفر گروه آزمایش ۳۰ نفر گروه کنترل) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعاتشامل روش کتابخانه ای و روش میدانی بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه سنجش عملکرد تحصیلی فام و تیلور بود و تجزیه و تحلیلداده ها در بخش آمار توصیفی از فراوانی، نمودار، جداول، میانگین و انحراف معیار استفاده شد و در بخش آمار استنباطی جهت بررسی نرمالبودن توزیع داده ها از آزمون کولموگراف- اسمیرنوف و در بررسی فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره آنکوا و به منظور بررسی فرضیهاصلی از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مانکوا با استفاده از نرم افزار SPSS ۲۵ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثربخشی الگوی تدریس (۵؟) با رویکرد ساخت نگرایی در درس علوم بر عملکرد تحصیلی تاثیر دارد (P<۰/۰۰۱).نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان گفت اثربخشی الگوی تدریس(۵؟) با رویکرد ساخت نگرایی در درس علوم بر عملکردتحصیلی موثر است.

ساختنگرایی، عملکرد تحصیلی، تفکر انتقادی و دانش آموزان