محسن رمضانی زاده - دانشجوی کارشناسی ارشد، بخش مهندسی معدن، دانشگاه تربیت مدرس
محمدرضا خالصی - استادیار، بخش مهندسی معدن، دانشگاه تربیت مدرس
امیر حاجی زاده - کارشناس ارشد فرآوری مواد معدنی، پژوهشکده سنگ آهن و فولاد، شرکت معدنی و صنعتی گل گهر
محمود عبداللهی - استاد، بخش مهندسی معدن، دانشگاه تربیت مدرس

عملیات نمونه برداری از یک مدار فرآوری نیازمند برنامه ریزی قبلی است تا بدین ترتیب از انجام کارها و اعمال هزینه های اضافی جلوگیی شود و این عملیات در کمترین زمان ممکن انجام پذیرد. از آنجا که دادههای تجربی جمع آوری شده در این عملیات همواره دارای انواع خطاها هستند، اصلاح و سازگارسازی این داده ها برای برقراری معادلات توازن جرمی ضروری می باشد. بنابراین تعیین تعداد و مکان نمونه ها برای ت ولید داده ها کافی با حداقل م شاهده پذیری و یا داده های افزونه از مهمترین بخش های عملیات نمونه برداری است. تئوری گراف یک ابزار قدرتمند برای انتخاب تعداد و محلهای نمونه برداری است. استفاده از این تئوری این امکان را فراهم می کند که قبل از شروع نمونه برداری تعداد و مکان نمونه ها از هر دو دیدگاه مشاهده پذیری و افزونگی مشخص شوند. در این مقاله به صورت مختصر دو دیدگاه مشاهده پذیری و افزونگی تعریف شده است و پس از معرفی مبانی تئوری گراف، الکوریتم های مناسبی برای هر دو دیدگاه پیشنهاد شده است. این الگوریتم ها برای عملیات نمونه برداری از مدار جداکننده ی مارپیچی کارخانه هماتیت شرکت صنعتی و معدنی گل گهر به کار برده شد و نتایج آن در بخش مطالعه موردی ذکر شده ا ست.

نمونه برداری، مشاهده پذیری، افزونگی، تئوری گراف، سیکل پایه