مسعود مختاری - شرکت توزیع نیروی برق استان یزد
حامد الوانساز - شرکت توزیع نیروی برق استان یزد
امیر راسخی نژاد - شرکت توزیع نیروی برق استان یزد،
مریم حکاکیان - شرکت توزیع نیروی برق استان یزد

امروزه جایگاه مدیریت استراتژیک منابع انسانی نه تنها به لحاظ نقش آن در پیاده سازی استراتژی های سازمانی بلکه به این خاطر که می تواند به یکمنبع پایدار مزیت رقابتی تبدیل شود، اهمیت زیادی یافته است. از سویی دیگر، ارزیابی عملکرد، موضوع اصلی در تمامی تجزیه و تحلیل های سازمانیاست و تصور سازمانی که شامل ارزیابی و اندازهگیری عملکرد نباشد، مشکل است. آنچه که در این میان مشهود است حلقه مفقوده اتصال میان ارزشیابیعملکرد کارکنان سازمان (به عنوان یکی از زیربناییترین فرآیندهای تدوین و اجرای سیاستهای سازمانی) و استراتژیهای سازمالن در حوزه منابع انسانیمی باشد. علی رغم این امر؛ و با وجود اجرای نظام ارزشیابی فعلی کارکنان از سال 1376 تاکنون، به دلیل عدم تدوین نقشه استراتژی سازمان در شرکتتوزیع نیروی برق استان یزد، این نظام تاکنون نتوانسته به اهداف مورد انتظار مدیران ارشد سازمان دست یابد. پژوهش حاضر به منظور ایجاد حلقه اتصالمفقوده میان نقشه استراتژیک سازمان (طرح ریزی شده در سال 1391) و فرآیند ارزشیابی عملکرد کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان یزد صورتگرفته است. به منظور دستیابی به این امر از روش تحلیل راهبردی، به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف طرح فعلی، و ارائه راهکارهای اصلاحی لازم بهمنظور بهینه سازی این فرآیند بهره گرفته شده است. اهم یافته های تحقیق حاکی از آن است که به دلیل عدم وجود ارتباط یادشده، هدف مشخصی برایفرآیند ارزشیابی عملکرد، برای مدیران و کارکنان متصور نیست و از سویی دیگر، بایستی طرح ریزی و اجرای فرآیندهای مرتبط با استراتژی هر سازمان،همانند خود استراتژی، منحصر به همان سازمان باشد، و تجویزی بودن آن از سوی شرکت های مادر سبب عدم کارایی لازم می گردد.

استراتژی منابع انسانی- ارزشیابی عملکرد کارکنان