CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی تأثیر انگیزش بر مدیر یت با رویکرد مبتنی بر تئوری نمایندگی

عنوان مقاله: بررسی تأثیر انگیزش بر مدیر یت با رویکرد مبتنی بر تئوری نمایندگی
شناسه ملی مقاله: AEFMC01_061
منتشر شده در کنفرانس بین المللی حسابداری،اقتصاد و مدیریت مالی در سال 1393
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمدحسن قلی زاده - دکتری مدیریت مالی دانشگاه تهران
محسن اکبری - دکتری مدیریت رفتار سازمانی دانشگاه تهران
فاطمه پورعسکری - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت Mba دانشگاه گیلان

خلاصه مقاله:
با تو جه به این که اصولا عمده سهام شرکت تحت مالکیت شرکت های حقوقی است که می بایستیک شخصیت حقیقی را به عنوان نماینده خود برای هیئت مدیره شرکت معرفی نمایند، تئورینمایندگی بیان می کند که احتمال غالب شدن تمایلات و منافع شخصی فرد معرفی شده از سویصاحب سهام در هیئت مدیره بر منافع سهام داران موجبات تصمیم گیری هایی را فراهم سازد کهدر نهایت منافع سهامداران را تأمین ننماید.اصولا تمایلات انسانی در مدیران ایشان را وادار بهدر نظرگرفتن منافع شخصی خود می نماید و این امر به تمرکز و سرمایه گذاری آنها بر طرح هاییمنجر می شود که منافع کوتاه مدت دارند،و توجهی به منافع بلند مدت سهام داران ندارند .در شرکتهای بزرگ که مستقیما توسط مدیران و به طور غیر مستقیم به کمک سرمایه گذاران کنترل میشوند،مدیران در مورد منافع کوتاه مدت تحت فشارند که ممکن است این موضوع به نفع سایر سهامداران نباشد.در این شرایط مدیران تشویق به دستیابی به عایدی های متفرقه می شوند که باز همبه کاهش ارزش منافع و رفاه سهام داران می انجامد .این مشکل احتمالی نمایندگان ،کنترل مدیریتشرکت ها توسط سهام داران را اجتناب ناپذیر می نماید.(بنویدی، 1385 )انگیزش میتواند به عنوانعامل نیرو دهنده، هدایتکننده و نگهدارنده رفتار باشد. گیج و برلاینر( 1984 )، انگیزش را به موتورو فرمان اتومبیل تشبیه کردهاند. سیفرت( 1992 )، گفته است، انگیزش یک تمایل یا گرایش بهعمل کردن به طریقی خاص است. او همچنین انگیزه را به صورت نیاز یا خواست ویژهای که( انگیزش را موجب میشود، تعریف کرده است. (علی اکبری ، 1385مک کله لند توجه به نیاز های زیر را عامل انگیزش می داند که این نیازها شامل: 1- نیاز به کسب موفقیت:تلاش برای انجام دادن بعضی کارهای مشکل و رسیدن به موفقیت .2- نیاز به ایجاد ارتباط با دیگران :به شکل روابط بسته با اشخاص و ایجاد ارتباط متقابل و دوستانه با افراد. 3- نیاز به کسب قدرت:برای کنترل دیگران یعنی دیگران را وادار کنیم تا به گونه ای مخالف رفتار. همیشکی خود رفتار کنند.نیاز به موفقیت ،ایجاد ارتباط با دیگران و نیاز به کسب قدرت تقریبا80 درصد نیروی محرک و انگیزش تمام افراد است. یکی دیگر از عوامل انگیزش پاداشهای مادیاست اما مک کله لند می گوید مردم پاداشها را رد نمی کنند. اما پاداش برای ارضای خودیابی آنها کافی نیست . .(رضاییان، 1386)

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/325323/