CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش با درمان مبتنی بر معنویت بر میزان بهزیستی روانشناختی زنان مبتلا به اختلال وسواسی جبری

عنوان مقاله: اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش با درمان مبتنی بر معنویت بر میزان بهزیستی روانشناختی زنان مبتلا به اختلال وسواسی جبری
شناسه ملی مقاله: ICPE01_201
منتشر شده در اولین کنفرانس بین المللی روانشناسی و علوم تربیتی در سال 1394
مشخصات نویسندگان مقاله:

اکرم امامیان - دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد
زهره لطیفی - دانشگاه پیام نور

خلاصه مقاله:
هدف پژوهش حاضر مقایسه بین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد و درمان مبتنی بر معنویت بر بهزیستی روانشناختی زنان مبتلابه اختلال وسواسی- جبری بوده است. جامعه آماری این پژوهش راکلیه زنان دارای اختلال وسواس –جبری تشکیل می دهند. اعضاگروه های مداخله و کنترل که هر یک شامل 15 نفر به صورتتصادفی از میان زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهانانتخاب و در دو گروه معنویت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد و همچنین گروه کنترل قرار داده شدند. افراد گروه آزمایش بااستفاده از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف هر یک در 8 جلسهمداخله شرکت کردند. میزان بهزیستی روانی دو گروه آزمایش و گروهکنترل قبل و پس از اجرای مداخله و همچنین پس از یک ماه درمرحله پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های حاصل از دادههای آماری نشان داد که معنویت درمانی بر بهزیستی روانشناختی در سطح P<0/01 اثربخش بوده است. با توجه به معنادار بودن اختلاف میانگین نمرات بهزیستی روانشناختی، بین دو گروه معنویتدرمانی و گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش می توان گفت بیناثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش با درمان مبتنی بر معنویتبر میزان بهزیستی روانشناختی زنان مبتلا به اختلال وسواسی -جبری تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به اختلاف میانگین هایمقیاس ها بین دو گروه درمانی نتیجه گرفته شد، دوره ی معنویتدرمانی اثربخش تر از دوره ی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برمقیاس های بهزیستی روانشناختی است.اساس تحلیل نتایج بدستآمده از این پژوهش را می توان بر این تبین استوار کرد که شایدآنچه در معنویت درمانی منجر به تأثیرگذاری آن بر بهزیستیروانشناختی شرکت کنندگان شده است، تناسب بیشتر این نوعدرمان با مؤلفه های اختلال وسواس فکری-عملی، سازگاری این نوعدرمان با مشخصه های فرهنگی و بومی جامعه و همچنین در نظرگرفتن باورهای معنوی بیمار مبتلا در فرآیند درمانگری است. باعنایت به یافته های موجود، به نظر می رسد که مداخله ی معنویباید در پکیج درمانی یا حداقل مجموعه اقدامات و مداخلات روانشناختی با بیماران مبتلا به اختلال وسواس-جبری، مورد تاکید قرار گیرد.

کلمات کلیدی:
اختلال وسواسی-جبری- بهزیستی روانشناختی- درمان مبتنی بر معنویت- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/460214/