CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

مقایسه تطبیقی معماری دوره های گوتیک و رنسانس از منظر جهان بینی

عنوان مقاله: مقایسه تطبیقی معماری دوره های گوتیک و رنسانس از منظر جهان بینی
شناسه ملی مقاله: ICASCE03_073
منتشر شده در سومین کنفرانس بین المللی عمران،معماری و سازه در سال 1395
مشخصات نویسندگان مقاله:

مرمر نجفی نیا - دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی، واحد آبادان
رضوان زارعی - دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی، واحد آبادان
فرشید مصباح - دانشگاه آزاد اسلامی، آبادان، گروه مهندسی معماری، آبادان، ایران

خلاصه مقاله:
همواره در طول تاریخ، معماری همگام با آرا و عقاید انسان ها اعم از سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بوده است و در گذشت زمان بناهایی که به جا مانده اند یادی هستند از غبار اندیشه هایی دور که بی شک دالانی برای رسیدن به فرهنگ و هنر دیرینگان هستند. هنر گوتیک در قرن های 12 تا 15 میلادی، دوره ای که عصر ایمان نام داشت پابه عرصه ی هنر گذاشت. و همچنین هنر رنسانس در قرن های 15 تا 16 میلادی با کنار گذاشتن سبک گوتیک، از شهرهای شمالی ایتالیا سرچشمه گرفته است. آنچه در دوران گوتیک به وجود آمد خدای انسانی بود، خدایی که به انسان بسیار نزدیک شده بود اما در عصر رنسانس انسان به انسانی خدایی تبدیل شد. اهمیت خلاقیت انسان تا حد قدرت خلاق خداوند مرتبت یافت و حاصل آن اعتماد به نفسی بود که برای انسان رنسانسی در رابطه ی جدید انسان با خدا ایجاد شده بود. گردآوری اطلاعات و اسناد در این مقاله به روش کتابخانه ای می باشد که با بکارگیری روش توصیفی تشریحی به نتیجه رسیده است. هدف از ارائه مقاله حاضر، بررسی ایدئولوژی های متفاوتی است که در دوره های گوتیک و رنسانس وجود داشته است. در این راستا به چگونگی تأثیر دیدگاه های مطرح شده که بر کالبد و فرم معماری و علاوه بر آن، بر معنا و محتوای اندیشه های نهان که منجر به بوجود آمدن بناهایی در این دوران شده، تجه می شود. به این منظور از هر دوره بناهایی که با این قصد زاده شده اند، از دیدگاه معماری به مقایسه پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که در دوران قرون وسطی، هدف هنر، خداوند بود که طبیعت جانشین آن شده بود. مطالعه ی طبیعت هدف اصلی هنرمند رنسانسی بود و از طرفی دیگر منشا هنر که تا پیش از این خداوند بود اکنون جانشینی دیگر داشت و آن ذهن انسانی هنرمند بود، به تعبیر آلبرتی و داوینچی دیگر هنرمند در خدا حمل نمی شود، بلکه هنرمند تبدیل به ایزدی می شود که به جای تقلید از طبیعت، به شناخت طبیعت می پردازد تا بر این اساس اثری هنری بیافزایند.

کلمات کلیدی:
گوتیک، رنسانس، انسان، طبیعت، معماری

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/562541/