معصومه گورکانی - ابواب جمعی آموزش وپرورش

هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین روابط خانوادگی و گرایش دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر جره - بالاده به یادگیری میباشد. پژوهش حاضر توصیفی پیمایشی است که به لحاظ هدف کاربردی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی در مدارس شهر جره بالاده (6877 نفر) می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران363 نفر تعیین شد. روش نمونهگیری به شیوه تصادفی میباشد که ابتدا از بین مدارس، 2 مدرسه دخترانه و 2 مدرسه پسرانه انتخاب شد و سپس دانشآموزان پایههای چهارم، پنجم و ششم به شیوه تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده پرسشنامه استاندارد انگیزش یادگیری تحصیلی هارتر (1981 (میباشد. در این پژوهش جهت تحلیل دادهها از آمار توصیفی شامل جدول فراوانیها، درصد میانگین، انحراف استاندارد و ... استفاده شد. همچنین برای تحلیل دادهها در بعد آمار استنباطی از آزمونهای کلموگروف اسمیرنوف، برای بررسی رابطه ی بین روابط خانوادگی و گرایش دانشآموزان به یادگیری از آزمون ضریب هم بستگی پیرسون استفاده گردید. از آلفای کرونباخ جهت بررسی پایایی ابزارها استفاده شد. سطح احتمال برای معنی داری فرضیه ها برابر با 05/0 در نظر گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده ، از نرم افزار 16-SPSS استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد که بین روابط خانوادگی و گرایش دانشآموزان به یادگیری ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج بدست آمده بیانگر رابطه نسبتا0 خوب و قابل قبول بین روابط خانوادگی و گرایش دانشآموزان به یادگیری است. این رابطه در سطح 99 درصد اطمینان معنی دار است. بنابراین، فرضیه فوق تایید شد. نتیجه این فرضیه با نتایج تحقیقات پورظهیر (1384 ،(قیاسی و همکاران (1389 (و فامبرزو همکاران(2009 (مطابقت دارد. به هر میزان روابط درون خانوادگی دانشآموزان مطلوبتر باشد گرایش به یادگیری آن ها بیشتر میشود و بالعکس. این رابطه مستقیم و مثبت میباشد.

یادگیری، گرایش به یادگیری، روابط خانوادگی