CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

اسکندر: از هجوم تا جذب

عنوان مقاله: اسکندر: از هجوم تا جذب
شناسه ملی مقاله: JR_JLSS-44-3_003
منتشر شده در شماره 3 دوره 44 فصل در سال 1390
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمود امیدسالار - کتابخانه دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، لس آنجلس

خلاصه مقاله:
با این که شخصیت اسکندر در حماسه ملی ایران آمیخته ای است از صفات خوب و بد، در مطالعات شاهنامه شناسی و تاریخی ایران نوعی اسکندرستیزی غیر منطقی به چشم می خورد که با اشاعه داستان اسکندر در فرهنگ ادبی و شفاهی ایران در تناقض است. به روایت شاهنامه، اسکندر فرزند داراب و از سلاله شاهان ایران است و از نظر قانونی بر تاج و تخت ایران حق دارد. داستان کشورگشایی های او (2408 بیت) با تفصیلی بیش از برخی داستان های معروف شاهنامه نقل شده است. برخی از محققین به تبعیت از نولدکه معتقدند ایرانیان برای این که از خواری شکست به دست اسکندر برهند، داستان خویشاوندی اسکندر با داراب را اختراع کردند تا اسکندر را شاهی ایرانی قلمداد کنند. این مقاله احتمالات دیگر را در این باب در نظر می گیرد. یکی این که داستان خویشاوندی اسکندر با داراب ساخته دستگاه تبلیغاتی اسکندر باشد، زیرا داستان مشابهی در باب خویشاوندی اسکندر با شاهان مصر باستان که برای مشروعیت بخشیدن به حکومت اسکندر بر مصر اختراع شده نیز موجود است. دوم این که این قصص ساخته و پرداخته اشراف دورگه ایرانی یونانی و مصری یونانی باشد، که پس از فتح ایران و مصر از ازدواج فاتحان یونانی و دختران اشراف این دو سرزمین به وجود آمدند. مولف بر این نظر است که امکان وجود این علل چندگانه در عرض هم بیشتر از این است که ایرانیان داستان اسکندر را به خاطر کاستن از تلخی شکست ساخته باشند. همین که اسکندر به صورت قهرمانی ملی و کاملا ایرانی در آمده است، نشان می دهد که منشا داستان هرچه باشد، اسکندر در ادب رسمی و عامیانه ایران از دیرباز پذیرفته و ایرانی شده بوده است

کلمات کلیدی:
اسکندر، شاهنامه، اسکندر ستیزی، خویشاوندی اسکندر و داراب

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/631153/