مجید اشرفی
محمد جواد مشیری - دانشجوی دکترای تخصصی کارآفرینی، گروه کارآفرینی ،واحد علی آباد -کتول،دانشگاه آزاد اسلامی ،علی آباد کتول ،ایران
سعید محمودی - دانشجوی دکترای تخصصی کارآفرینی، گروه کارآفرینی ،واحد علی آباد -کتول،دانشگاه آزاد اسلامی ،علی آباد کتول ،ایران
حسین خالقی - دانشجوی دکترای تخصصی کارآفرینی، گروه کارآفرینی ،واحد علی آباد -کتول،دانشگاه آزاد اسلامی ،علی آباد کتول ،ایران

کارآفرین همواره یک نقطه محوری در تاریخ اقتصادی بوده است . اهمیت کارآفرینی نه در حوزه سیاست و نه در حوزه اقتصاد، هیچگاه مورد شک و تردید نبوده است . در واقع، شواهدی مبنی بر این موضوع وجود دارد که سطح بالایی از کارآفرینی موجب ایجاد اشتغال، رشد اقتصادی و در نتیجه رفاه میشود . کارآفرین فرصتهارا برای سودآوری جست و جو کرده و ترکیبات جدید یا نوآوریهایی را برای تحقق اهداف مدنظر معرفی میکند . مکتب فرانسه، تعداد زیادی از نگرشهای متفاوت درباره فعالیتهای کارآفرینی ارایه میکند، اما کارآفرین را به عنوان عامل اقتصادی و محرک فعالیتهای اقتصادی در نظر نمیگیرد . مکتب کلاسیک به جای تمرکز برکارآفرین، بیشتر بر جنبه سرمایه تمرکز و تاکید میکند . در دوره مکتب نیوکلاسیکی، کارآفرینان به تدریج نادیده گرفته شدند تا اینکه در مکتب اتریش، کارآفرین به عنوان عنصر اصلی پویایی تغییرات اقتصادی و فردی که کسب و کار جدیدی را برای تولید یک محصول جدید یا ایجاد محصول قدیمی به شیوهای نوین راهاندازیمیکند، مورد توجه قرار گرفت

رویکرد اقتصادی، مکاتب اقتصادی، کارآفرینی، کسبوکار