الناز مشگی
آذر قلی زاده

این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، تلفیقی از روش های کیفی و کمی بود. در مرحله اول از روش کیفی و از نوع تحلیل محتوا (استقرایی) که جهت جمع آوری اطلاعات، حدودا از 400 منبعبصورت هدفمند در حوزه خانواده و جهانی شدن استفاده شد و در مرحله دوم تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته جهت تعیین ابعاد، مولفه ها و شاخص های فرهنگی نظام خانواده با استفاده از تکنیک دلفی استفاده گردید. پرسشنامه شامل 4 بعد فرهنگسازی دینی (با 3 مولفه و 36 گویه)، هویت فرهنگی (با 3 مولفه و 33 گویه)، ارزش ها و هنجارهای فرهنگی (با 3 مولفه و 33 گویه)، سیاست فرهنگی (با 3مولفه و 94 گویه)، بود که با استفاده از روایی سازه و تحلیل عاملی اکتشافی تعدادی از گویه ها و مولفه ها به دلیل نمره پایین تر از حد تعیین شده (0/05) حذف گردیدند. برای محاسبه پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید که در بعد فرهنگسازی دینی 0/98، در بعد هویت فرهنگی 0/97، در بعد ارزش ها و هنجارهای خانوادگی 0/97 و در بعد سیاست فرهنگی 0/98 بود. تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش در دو سطح توصیفی با استفاده از شاخص های آماری (نظیر فراوانی، درصد و میانگین) و سطح استنباطی (آزمون کلموگروف اسمیرنف، آزمون لوین، آزمون تی تست - (t) ، با استفاده از نرم افزارهای Spss 22 و Expert Choice صورت گرفت. معناداری ضرایب و پارامترهای بدست آمده فرهنگ سازی دینی، هویت فرهنگی، ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و سیاست های فرهنگی نشان داد که تمامی ضرایب بدست آمده، معنادار می باشند. نتایج بیانگر این بود که از بین مولفه های فرهنگ سازی دینی، تقویت انجام مناسک دینی با ضریب (1.220)، در بعد تقویت هویت فرهنگی، مولفه وابستگی به زبان با ضریب (1/033)، در بعد تقویت ارزش ها و هنجارهای فرهنگی، مولفه هنجارهای، خانوادگی با ضریب (1.100) و در بعد سیاست های فرهنگی، مولفه فرهنگ سازی دینی با ضریب (1)، بیشترین تاثیر را در الگوی فرهنگی نظام خانواده در عصر جهانی شدن داشتند.

خانواده، جهانی شدن، فرهنگسازی دینی، هویت فرهنگی، ارزش ها و هنجارها، سیاست فرهنگی