بهزاد فرخ سرشت - گروه مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس، ایران
فرزانه چاوش باشی - گروه مدیریت فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس، ایران
مهدی بابایی - دانش آموخته حقوق خصوصی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات آذربایجان شرقی، ایران، تبریز

مهندسی فرهنگ، سازمان بخشی، اصلاح، جهت دهی و ارتقاء آگاهانه و براساس تلقی شخصی از فرهنگ و بر اساس شناختی که از آن داریم می باشد و این مهندسی یک سلسله پیش نیازهایی شامل کشف ماهیت فرهنگ، شناخت ماهوی وکشف قواعد حاکم بر آن را دارد. در این رابطه دانشمندان و صاحب نظران مدیریت با توجه به اهمیت فرهنگ سازمانی هریک به سهم خود الگویی را بر حسب شرایط موجوددر جامعه خویش جهت شناخت و نهایتا مهندسی فرهنگ سازمانی تدوین و ارایه داشته اند. در این پژوهش نیز ضمن تلفیق سه الگوی مطرح شده توسط رابینز، شاین و لیتوین و استرینگر، مدلی جدید طراحی گردیده که به نظر می رسد از قابلیت بیشتری برای مهندسی فرهنگی در سطح سازمان برخوردار باشد. کوشش اساسی پژوهش حاضر طراحی و تبیین الگویی نوین جهت مهندسی فرهنگ در دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس می باشد. با استفاده از نظریات دیدگاه های صاحبنظران، سطوح ومولفه های موثر در فرهنگ سازمان، تعیین و سپس با مراجعه به خبرگان میزان اهمیت هریک از آنها مشخص و با استفاده از نرم افزارهای MATLAB و EXCEL و روش های آماری همچون محاسبه میانگین هندسی و حسابی نهایتا مدل مطلوب طراحی شد. در مرحله ی بعد برای تعیین وضعیت موجود از دزدگاه مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس میزان انحرافات وضع موجود در هر یک از سطوح و مولفه ها با وضع مطلوب، تعیین و متناسب با موقعیت دانشگاه مزبور استراتژی های پیشنهادی ارایه شده است.

فرهنگ، مهندسی فرهنگ، وضعیت مطلوب فرهنگ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس