حافظه سازمانی پیش زمینه حاکمیت اطلاعات در سازمان های دانش محور:الگویی برای استفاده در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ج.ا. ایران

هدف: بررسی اینکه مدل مناسب برای استقرار حافظه سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ج.ا. ایران کدام است و برای ایجاد چنین نظامی کدامیک از ابعاد و مولفه های آن نیاز به توجه بیشتر دارد. روش شناسی: این پژوهش از نوع تحلیلی است. در بخش پیمایش از پرسشنامه پژوهشگرساخته؛ و برای شناسایی مدل های موجود و انتخاب مدل مناسب از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل 263 نفر از کارکنان با تحصیلات حداقل کارشناسی ارشد بودند که همه آنها در نظرسنجی شرکت داده شدند. سنجش روایی ابزار از نوع محتوایی و صوری بوده و برای سنجش اعتبار پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریب 0/958 حاکی از پایایی مناسب آن بود. همچنین از اندازه های میانگین، آزمون های آماری تی تکنمون های و مدل تحلیل شکاف در تجزیه و تحلیل ها بهره گرفته شد. یافته ها: از نظر خبرگان و متخصصان سازمان، مواردی نظیر تاریخچه مدیریتی و فرهنگی، سیاست ها و ساختار سازمان، دانش و تجارب کارکنان، فناوری و اسناد موجود در سازمان، و تجربیاتی که از خارج سازمان به آن منتقل می شود از جمله مواردی هستند که با مروز زمان به دست فراموشی سپرده می شوند؛ و یکپارچه سازی موارد مذکور در قالب یک حافظه سازمانی منسجم می تواند راه حلی مناسب برای این موضوع ارایه نماید. به اینترتیب، حافظه سازمانی با اکتساب، حفظ و نگهداری، و توزیع این موارد می تواند از فراموش شدن آنها جلوگیری کند و قادر به ایفای نقش موثری در این زمینه باشد. از نظر کارکنان، شکاف بین وضع موجود و مطلوب در حافظه فیزیکی، برون سازمانی، ساختاری، فرهنگی بهترتیب کم است اما در مقابل، در حافظه مدیریتی و حافظه شخصی این فاصله به مراتب بیشتر می شود. در مجموع بین دو وضعیت در کل حافظه سازمانی شکاف عمیق دیده می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، مطلوب ترین الگو برای ایجاد حافظه سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی الگویی است که به ترتیب، حافظه مدیریتی؛ حافظه شخصی؛ حافظه فرهنگی؛ حافظه ساختاری؛ حافظه برون سازمانی؛ حافظه فیزیکی را مد نظر قرار دهد.